ŷ

طوفان واژه‌ه� Quotes

Rate this book
Clear rating
طوفان واژه‌ها طوفان واژه‌ه� by سید حمیدرضا برقعی
188 ratings, 4.17 average rating, 27 reviews
طوفان واژه‌ه� Quotes Showing 1-7 of 7
“خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن...
پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد ازآن...
خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن...
شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن...

در خلسه ای عمیق خودش بود و هیچ کس
شاعر کنار دفترش افتاد از نفس...”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
“می‌خواست� وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می‌خواستم� گذشت”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
tags: ص21
“غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تو را مثال زدم”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
tags: ص24
“اصلاً خیال روی شما سال‌ها� سال
دیوان شاعران جهان را قطور کرد”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
tags: ص20
“در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت
وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت
وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت
مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

"باز این چه شورش است که در جان واژه هاست
شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
“بی تو چندی‌س� که در کار زمین حیرانم
مانده‌ا� بی تو چرا باغچه‌ا� گُل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
“سؤال می‌کن� از خود هنوز آهویی
که بین دام و نگاهت کدام صیاد است؟”
سید حمیدرضا برقعی, طوفان واژه‌ه�
tags: ص45