
“یغمبری شدم که خدایش او را از خویش رانده بود
مسدود مانده راه زبان نبوتش
من آن جهنمم که شما رنج هایش را در خواب هایتان تکرار می کنید
خورشید، هیمه ای است مدور که در من است
یک سوزش مکرر پنهانی همواره با من است
و چشم های من، خاکستری ست که از عمق های آن
ققنو س های رنج جهان می زایند
تنایم
از آن زمان که شیدایی خجسته ام از من ربوده شد
اینک منم
مردی که در صحاری عالم گم شد
مردی که بر بنادر میثاق و آشتی بیگانه ماند
مغروق آب های هزاران خلیج دور
پیغمبری که خواب ندارد”
―
گُل بر گُسترهٔ ماه
Share this quote:
Friends Who Liked This Quote
To see what your friends thought of this quote, please sign up!
8 likes
All Members Who Liked This Quote
This Quote Is From
Browse By Tag
- love (99525)
- life (77969)
- inspirational (74444)
- humor (44386)
- philosophy (30307)
- inspirational-quotes (27619)
- god (26614)
- truth (24246)
- wisdom (24011)
- romance (23761)
- poetry (22766)
- life-lessons (20763)
- death (20339)
- happiness (18842)
- quotes (18775)
- hope (18141)
- faith (18118)
- inspiration (16939)
- spirituality (15422)
- religion (15175)
- motivational (15065)
- writing (14912)
- relationships (14846)
- life-quotes (14667)
- love-quotes (14589)
- success (13612)
- time (12632)
- motivation (12417)
- science (11869)
- motivational-quotes (11621)