. بسمـ الله... درمجموع، نیل پُستمن، جامعهشنا� آمریکایی و نویسندۀ کتاب میخواست بگه: «هر تکنولوژی، ایدئولوژی مخصوص به خودش رو داره.» به زبان ساده یعنی تلو. بسمـ الله... درمجموع، نیل پُستمن، جامعهشنا� آمریکایی و نویسندۀ کتاب میخواست بگه: «هر تکنولوژی، ایدئولوژی مخصوص به خودش رو داره.» به زبان ساده یعنی تلویزیون، کامپیوتر، شبکهها� اجتماعی، فقط ابزار نیستن. بلکه این ابزارها، مخصوص ایدئولوژی های خاصی هستند و ما سادهانگاران� میخواهیم از این ابزارها، هرررطور استفادها� رو که مفید میدونیم، بکنیم. مثلاً پستمن معتقده: اتفاقاً تلویزیون برای دیدن سرگرمیهاست� و دقیقاً همونجای� بزرگترین ضربهه� رو به فرهنگ ملته� میزن� که میخواهی� برنامهها� جدی، مثل اخبار، آموزش، ادبیات و... رو در تلویزیون دنبال کنیم. و میگه امکان نداره از تلویزیون ـ که ذاتاً با سرگرمی عجینه ـ یک کار جدی مثل آموزش که ـ ذاتاً با سختی همراهه ـ رو انتظار داشت. و در این روال، نه تنها آموزش اتفاق نمیوفته، بلکه فرهنگ مردم رو به اضمحلال میره..
بسمـ الله... در حد یه سفرنامه از سوریه خوب بود جذاب و طنز و کوتاه
ولی هم نیاز به مطالعه قبلی داشت فهم کاملش هم بعضی قسمتا گویا نبود هم تهش چیز خاصی دستگیر بسمـ الله... در حد یه سفرنامه از سوریه خوب بود جذاب و طنز و کوتاه
ولی هم نیاز به مطالعه قبلی داشت فهم کاملش هم بعضی قسمتا گویا نبود هم تهش چیز خاصی دستگیر آدم نمیشد...more
بسم الله..�. کتاب خوبی بود، ولی تکرار مطالب و جوابهای بعضا بی ربط به سوال، یک کمی حوصله م رو سر میبرد موقه خوندن کتاب.
بعد از مطالعه کتاب، دوباره مقدمه بسم الله..�. کتاب خوبی بود، ولی تکرار مطالب و جوابهای بعضا بی ربط به سوال، یک کمی حوصله م رو سر میبرد موقه خوندن کتاب.
بعد از مطالعه کتاب، دوباره مقدمه رو بخونید؛ انگار یک دور کل کتاب دوره میشه براتون....more
بسمـ الله... بهترین قسمت کتاب برای من اونجاهایی بود که نشون میداد سردار هم یکی از همین مردم معمولی بوده، نشون میداد میشه رسید، اگر بخواهیم و این چند خط بسمـ الله... بهترین قسمت کتاب برای من اونجاهایی بود که نشون میداد سردار هم یکی از همین مردم معمولی بوده، نشون میداد میشه رسید، اگر بخواهیم و این چند خط از مقدمه رو هم دوست داشتم: در زندگی، آنچنان که یک فرمانده نظامی باید باشد، منظم و دقیق بود. او برای دقیقه های زندگی اش برنامه داشت. ساعتهای کاری و فشردگی مسئولیتهایش� بیشتر اوقات وقتی برای امور شخصی اش باقی نمیگذاشت. اما یک چیز دراینمیا� استثنا بود: مطالعه کردن و نوشتن. هم خودش و هم بچههای� را موظف به خواندن میدانس�. دایره کتابهای انتخابیا� وسیع بود؛ از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتابهای تاریخی و سیاسی، و از خاطرهه� و شرححاله� تا کتابها� نظامی. روش خواندنش هم در نوع خود جالب بود: کتاب را با دقت میخواند. بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت مینوشت. گاهی حتی یادداشتهای مفصلترش را در دفتر جداگانها� ثبت میکرد. بسیاری از کتابها را با ماژیک رنگی نشانهگذار� میکرد و خط میکشید. بل، اینطور با کتاب ها مانوس میشد. ...more
روز آزادی زن: - کتاب، یک بعد تاریخی داشت به نظر من، و یک بعد نمایش الگو. بُعد تاریخیش که جذاب بود برام. انجام این کار توی اون زمان، بنظرم کبسمـ الله...
روز آزادی زن: - کتاب، یک بعد تاریخی داشت به نظر من، و یک بعد نمایش الگو. بُعد تاریخیش که جذاب بود برام. انجام این کار توی اون زمان، بنظرم کار کم اهمیتی نبوده، اما از جهت معرفی الگو هم، فعالیت زنان، و زنان فعال در اجتماع رو در یک مدل جمعی و با اشل گروهی نشون میداد.
- مورد قابل توجه بعدی، برام صراحت و صداقت نویسنده بود، مثل سانسور نکردن چهره های خاص، یا داستان عکاسی ساواک از خانمها.
- متنش روان و خوشخوان� و زود تموم میشه. اما به دو دلیل نمیتونم بگم مختصر بودن کتاب، حُسن کتاب بود، چون: اولاً با توجه به اینکه کتاب مخاطب عمومی نداره، اگر بخواهیم نگاه بالادستی بهش داشته باشیم، خلاصه بودنش نقص محسوب میشه. میشد کامل و جامعتر باشه ثانیاً معرفی های پیوستها ناقصه انگار.
- یکی از ایده های خوبِ کتاب، پیوستهاش بود: معرفی افراد: ایدۀ معرفی افراد خوب بود؛ موقع خوندن پیوستها، برام سوال شد که چی! همۀ آدمها یکی یکی گفتن چندتا بچه دارن، و الان مشغول چه کاری، درحالیکه میتونستن، نکات مهمتری رو برای معرفی خودشون بگن، بعد به این نتیجه رسیدم که فرد یا تیم نویسنده با این کار میخواسته نشون بده که زنهای فعال اجتماعی لزوما افراد خانوادهگریز� نیستن و از طرف دیگه شغلشون در حال حاضر هم نوشته شده، که احتمالاً میخواسته نشون بده افرادی که در یک فعالیت اجتماعی مقل انقلاب مشغول بودن، الان هم در موقعیت های خوبی هستند و موفقند. البته طبیعتا این راجع به اون 39 نفری هست که الان حاضر به مصاحبه شدند، یعنی زنده هستند و موافق نظام. معرفی برنامه های نویسنده: جمع شدن این افراد دور هم، و اشاره به این موضوع توی کتاب، نشون میداد تیم جمع آوری، بیشتر از اینکه نویسنده باشه، تشکیلاتی هست. و البته ایدۀ جالبی بود. در کل گفتن از برنامه های نویسنده در متن کتاب، جالب بود، یه خلاقیت و روراستی خاصی داشت سبکش....more