کتاب مجموعه داستانها� متنوعی است که میتوا� با تأمل بیشتر، اشتراکاتی چون نخ تسبیح در آنه� پیدا کرد. از این حیث میتوا� گفت مجموعه این داستانها� در کتاب مجموعه داستانها� متنوعی است که میتوا� با تأمل بیشتر، اشتراکاتی چون نخ تسبیح در آنه� پیدا کرد. از این حیث میتوا� گفت مجموعه این داستانها� در مورد آدمها� تنهایی است که ارتباطشان با آدمها� اطراف بسیار کمرنگ شده. حتی در متاستاز که این رابطه پررنگ است میشو� گفت که موضوع داستان را باید جای دیگری جستجو کرد. از منظر دیگر، تعدادی از این داستانه� در مورد حرکت آدمی است. جستجوی انسانه� برای چیزی شدن. نکتهٔ جالب برای من در این خصوص آنجاست که انگار نویسنده موضع مشخصی در این زمینه ندارد. شخصیتها� مختلف در نسبت با این حرکت جایگاهها� متفاوتی دارند، یکی همواره در حال حرکت است، یکی ناامید شده، یکی چون گون در شعر شفیعی کدکنی ایستاده و به آنکه رفته نگاه میکند� یکی با وجود حفظ ظاهر و تلاش بیوقف� از درون شکسته. امیدوارم از این نویسنده کتابها� بهتر و بیشتری بخوانم....more
I almost lost hope I ever finish this. Dear Haruki Murakami, we all know you are a capable writer. You can write -and actually wrote a- 900 page novelI almost lost hope I ever finish this. Dear Haruki Murakami, we all know you are a capable writer. You can write -and actually wrote a- 900 page novel, probably enjoyed it and maybe made a toast to yourself every 10 pages but please never do this again to us. There is lots of unnecessary details in the book, maybe you can ignore half of what author wrote about characters, how they feel or why they did what they did. To my surprise, Murakami left most of what he could write about the air chrysalis untold. There is millions of ways to imagine what really little people were after, but what was really annoying was that it almost felt like the main characters didn't know what was going on although they have read air chrysalis! At the end, I was looking for some excitement, but even in the last 10 pages I couldn't find much....more
حسین صفا امیدوارکننده هست ولی هنوز جا داره از پوسته� خودش خارج بشه و از تکرار خودش دست برداره. دستت مبارک است که چک میزن� به گوش دستت مبارک است که می�حسین صفا امیدوارکننده هست ولی هنوز جا داره از پوسته� خودش خارج بشه و از تکرار خودش دست برداره. دستت مبارک است که چک میزن� به گوش دستت مبارک است که میآور� به هوش عیسای دستها� مبارک بزن مرا تا مردها� به زنده شدن مفتخر شود...more
اولین رمانی که ار براتیگان خوندم از قضا آخرین رمانش بود. پختگی نثر این نویسنده بینظی� بود. بسیار ساده و هنرمندانه کتاب رو نوشته بود و کتاب بدون اینکهاولین رمانی که ار براتیگان خوندم از قضا آخرین رمانش بود. پختگی نثر این نویسنده بینظی� بود. بسیار ساده و هنرمندانه کتاب رو نوشته بود و کتاب بدون اینکه از عبارتها� قلنبه سلنبه استفاده کنه یا خواننده رو با روایتها� پیچدرپی� گیج کنه خیلی عمیق و قابل تأمّل بود. نویسنده کار رو به جایی رسونده بود که مثل سعدی هنرمندی خودش رو به رخ خواننده میکشی� و از تعلیقی که از همون ابتدای کتاب تا نزدیکها� آخر کتاب برای خواننده ایجاد کرده بود آشکارا سخن میگف�. واقعاً لذّت بردم و عطشم برای خوندن کتابها� دیگهٔ براتیگان دوچندان شد....more
در این کتاب به عنوان خواننده باز هم همراه هنری چیناسکی میشویم� این بار کمی طولانیت� از قبل. هنری چیناسکی در «زنان» بیپرو� خیانتکار� عیّاش و شهوت�در این کتاب به عنوان خواننده باز هم همراه هنری چیناسکی میشویم� این بار کمی طولانیت� از قبل. هنری چیناسکی در «زنان» بیپرو� خیانتکار� عیّاش و شهوتپرس� است. هر زن برای او به مثابهٔ «بار اول» تجربها� نو ایجاد میکن� و امید به زندگی را در چیناسکی که سالیانه ۳۰۰ تجربهٔ خماری به همراه دارد افزایش میده�. نمیتوا� «زنان» را کتاب باارزشی قلمداد کرد، تسلسل همبستر� هنری چیناسکی با زنان مختلف و طبقهبند� آنه� و ذکر تمایزهای زنان، احتمالاً ارزش وقتی که برای خواندن کتاب صرف میشو� نداشته باشد. تنها دلیل من برای خواندن این کتاب و احتمالاً کتابها� بعدی که از بوکفسکی خواهم خواند، صداقت نویسنده و تصنّعی نبودن شخصیتهای� است. بوکفسکی انسان را به تصویر میکشد� نه آن طور که هست، نه آن طور که باید باشد، بلکه آن طور که میتوان� بشود (و به بسیاری نزدیکت� از «طور»های دیگر است)....more