Sign in with Facebook
Hamideh's Reviews > جنس دوم، حقایق و اسطوره‌ه�: جلد اول
جنس دوم، حقایق و اسطوره‌ه�: جلد اول
by
by
«زن از بین می رود. زن ها کجایند؟ زن های امروزی زن نیستند.» در نظر مردان کافی نیست زن پیکر زنانه داشته باشد یا به مثابه محبوبه یا مادر وظایف زنانه را به عهده گیرد تا زن واقعی باشد؛ زن واقعی کسی است که خود را به مثابه دیگری می پذیرد. رفتار مردان امروزی دوپارگی دردناکی در زنان ایجاد می کند،مردها تا حدود زیادی می پذیرند که زن مشابه و برابر آنهاست ولی باز توقع دارند زن به صورت غیر اصلی باقی بماند و زن بین این دو مردد می ماند.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
جنس دوم، حقایق و اسطوره‌ه�.
Sign In »
Reading Progress
January 13, 2016
– Shelved
January 14, 2016
–
Started Reading
January 23, 2016
–
38.37%
"پس از اسقرار بورژوازی دختر و� زن بیوه همان تواناییهای مرد را دارند ولی وقتی ازدواج می کند تحت قیمومت و‌زیردس� شوهر قرار میگیرد.علت آن است که نفع میراث در میان اشراف و بورژواها ایجاب می کند که تنها یک ارباب آن را اداره کند.علت تابع قرار دادن زن ناتوان تشخیص دادن او نیست. از دوران فئودالیته تاکنون زن فدای مالکیت خصوصی شده است.هرچه دارایی شوهر بیشتر بردگی شدیدتر"
page
170
January 23, 2016
–
38.37%
"چیزی که زن را می رهاند نه فئودالیته است و نه کلیسا. گذر از خانواده پدر سالاری به خانواده واقعن ناشی از زناشویی بیشتر بر اساس نظام رعیتی تحقق می پذیرد. رعیت و زنش مالک چیزی نیستند آنها فقط بهره وری مشترک دارند . مرد دلیلی نمی بیند خود را ارباب زنی که او هم ثروتی ندارد قرار دهد. در عوض رشته های کار و فایده که آنها را به هم پیوند میدهد به زن تا حد یار و شریک رفعت می بخشد"
page
170
February 5, 2016
–
63.21%
"هیچ مردی رضایت نمی دهد زن باشد، اما تمام مردان آرزو دارند زنان وجود داشته باشند. مرد با ساده لوحی خودپسندانه تاکید می ورزد که حضور خودش در دنیا اجتناب ناپذیر است ولی حضور زن حادثه ای ساده است، حادثه ای سعادتبار."
page
280
February 5, 2016
–
63.21%
"در دیکتاتوری نظامی، در نظام های توتالیتر زن شیئی ممتاز به شمار نمی آید. در سرزمینی ثروتمند که مردمش ندانند چه معنایی به زندگیشان بدهند، زن جنبه ای ملکوتی به خود می گیرد. ایدئولوژی های سوسیالیستی که یکسانی تمام افراد بشر را اعلام میدارند از قبول اینکه یک طبقه انسانی شی یا بت باشد استنکاف می ورزند، در جامعه دموکراتیکی که مارکس بشارت می دهد برای دیگری جایی وجود ندارد."
page
280
February 9, 2016
–
68.85%
"آیین های ازدواج به دفاع از مرد در برابر زن اختصاص یافته اند؛ زن ملک مرد می شود اما هرچه در تملک ماست، به نوبه ی خود ما را به تملک درمی آورد؛ ازدواج برای مرد نیز بردگی ست، این زمان او به دامی که طبیعت برای او گسترده است می افتد: مرد به سبب اینکه به دختر جوان با طراوتی تمایل یافته،یک عمر باید عاقله زنی فربه،پیرزنی خشکیده را نان بدهد.گوهر ظریفی که قرار بود هستی او را زیباتر کندبه یاری نفرت انگیز بدل می شود."
page
305
February 9, 2016
–
68.85%
"مردان زن را خلق کرده اند، اما زن بدون ابداع آنان نیز وجود دارد. از این روست که در همان حال که تجسم بخش رویای آنهاست، عدم موفقیت آن نیز به شمار می رود. یکی از چهره های زن هم نیست که معکوس خود را به وجود نیاورد: زن زندگی مرگ، طبیعت و تصنع، روشنایی و شب است. از هر وجهی او را مطالعه کنیم نوسان اینکه غیر اصلی به اصلی بازمیگردد، می یابیم."
page
305
February 17, 2016
–
69.98%
"کارم به جایی رسیده که وقتی میخوام دست بگیرمش مسواکمو میزنم که خوابم رفت حداقل مسواک زده باشم :-) اسطوره زودتر تموم شو:-) :-) :-)"
page
310
March 11, 2016
–
Finished Reading
Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)
date
newest »
newest »
message 1:
by
Mahbobe
(new)
Jan 21, 2016 12:46AM
اسم كتاب دافعه داره
reply
|
flag
رمان نیست محبوبه خانم. این کتاب در حوزه زنان نوشته شده و با بررسی عوامل مختلف به دنبال چرایی جنس دوم شمرده شدن زن در طول تاریخ است.
مطمئن نیستم که فروید چه گفته که باید برود توی حلق اما که از گفته اتان خندیدم در ضمن اینکه از نوشته هایی که از کتاب درج کردید به نظر میرسد کتاب جالبی باشد.
من به شخصه همیشه از بحث زن و مرد فراری هستم که به باور من این مسئله در دنیا همیشه به شکلی مرموز و غیر قابل حل و بسته به سلیقه مانده و تعریف شده است. اما که باید بگویم این "جنس دوم" امشب مرا آزرده میکند.
سپاس از نوشتارتان
من به شخصه همیشه از بحث زن و مرد فراری هستم که به باور من این مسئله در دنیا همیشه به شکلی مرموز و غیر قابل حل و بسته به سلیقه مانده و تعریف شده است. اما که باید بگویم این "جنس دوم" امشب مرا آزرده میکند.
سپاس از نوشتارتان
منم دقیقن همیشه فراری بودم راستش از فمینیست ها میترسیدم حتی(آدمهای خشن و بی رحمی در تصورم بودند و اطلاعاتی که ازشون داشتم اینطور بود) ولی سیمون دوبووار و کتابهاش داره منو به این جریان علاقه مند میکنه...
