ŷ

Mehrnaz's Reviews > وردی که بره‌ه� می‌خوانن�

وردی که بره‌ها می‌خوانند by رضا قاسمی
Rate this book
Clear rating

by
55394755
's review

it was amazing
bookshelves: dear_ones


چرا هیچ خلوت عاشقانه‌ا� خلوت نیست، ازدحام است در تخخواب دو نفره؟ ..

وردی که برره‌ه� می‌خوانن� با یک غافلگیری بزرگ شروع شد! با اعلام اینکه من اثری بزرگ و متفاوت هستم. از شروع داستان فهمیدم که این کتاب فوق‌العاد� خواهد بود.
عجیب بیگانگی و دلتنگی شدید من برای متن فارسی بود! با اولین جمله حس کردم که چه قدر دور شدم از نگارش فارسی.

همه‌� هستی ام دردآلودِ همین مسائلِ کوچک است؛ چیزهائی که هر آدمی به سادگی از پس‌شا� برمی‌آی�. و من باید مثل خر گیر کنم در همان خمِ اول یا دوم. سهم نداده‌ان� انگار لمحه‌ا� آسایش؛ مگر به خواب یا به عالم مرگ. عشق هم سهم‌ا� برای ما شناست میانِ ماهیانِ تاریکِ اعماق؛ به ساعاتی که دریا هیچ نیست مگر همه‌� هول هستی

و این موضوع این کتاب است. زندگی ایرانی! ما و نسل ما خیلی لمسش نکرده‌ای� ولی درکش می‌کنیم� با هر نفسی که از این هوا کشیده‌ای� و هر لقمه‌ا� نان که از این خاک خورده‌ای� درکش کرده‌ای� و درد کشیده‌ای�.

همه‌� عمر از مسیر کج...
همه‌� راه‌ه� از مسیر کج...


بازی با زمان، برای نشان دادن آشفته بودن ذهن است. مالیخولیایی که از‌� همان فصل اول و حضور مرد در بیمارستان برای ما تداعی می‌شو�

همینطور که دراز کشیده‌ا� روی تخت، هیچ کار دیگری ندارم جز آنکه فکر کنم به همه چیز

و این آشفتگی ذهنی انگار خو گرفته در زندگی ایرانی ما.

در همان منطق‌الطی� هم، وقتی پرندگان به شوق دیدن سیمرغ سفر می‌کنند� بالاخره در هر مرحله از راه مرغانی هستند که می‌افتن� از پا. می‌گفتم�: انگار کُن تو هم یکی از همین مرغان؛ وقتی توانش نیست؛ وقتی توانش نبوده از اول...

چیزی کم است.چی؟ تنهایی؟ عشق؟ غربت؟ هویت؟ ترس؟ شاید همه‌� این‌ه� و البته سکوت. سکوتی که چون پرتگاهی فاصله‌� میان گذشته‌ا� خیلی دور و حالی نزدیک را پر می‌کن�. سکوتی که می‌توان� هرچیزی باشد در این زمانی که از دست رفته، زمانی که شاید این قدر تلخ بوده که حتی بیان زیبا نیز نمی‌توانست� آن را برای کاغذ قابل تحمل کند.

همان وردی که بره‌ه� می‌خوانن� وقتی پیشانی‌شا� حنا می‌بندن� تا بعد ببرندشان به قربانگاه.‌� همان وردی که من می‌خوان�... چون همیشه چیزی... در من هست که اضافی ست...
32 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read وردی که بره‌ه� می‌خوانن�.
Sign In »

Reading Progress

August 17, 2016 – Shelved
August 17, 2016 – Shelved as: to-read
October 26, 2016 – Started Reading
November 3, 2016 – Finished Reading
March 6, 2025 – Shelved as: dear_ones

Comments Showing 1-3 of 3 (3 new)

dateDown arrow    newest »

message 1: by Ali (new)

Ali B بیگانگی با نگارش فارسی رو میخواستم متذکر شم :))
گاهی انقدر درک نمیکنم چرا باید به دلایل بی ارزش تشویش باشه، که به این نتیجه میرسم این سبک زندگیه. نباشه یه چیزی کمه انگار.


Mehrnaz خوب نیست اصلا میدونم..
مخصوصا توی نسل قبلی، نمیدونم چرا انگار بیشتر از آرامش دنبال تشویش ایم...


message 3: by Ali (new)

Ali B دقیقا. غیر قابل درکه.انگار هیچ فکری در مورد ارزش زندگیشون نکردن


back to top