ŷ

Mahsa's Reviews > اگر فردا بيايد

اگر فردا بيايد by Sidney Sheldon
Rate this book
Clear rating

by
40382161
's review

it was ok

اعتراف اولم اینکه تا همین چندروز پیش سمت سیدنی شلدون نرفته بودم. اعتراف دومم اینکه فکر میکردم باید حداقل برای آشنایی باهاش یه کتاب ازش بخونم تا بفهمم با شنیدن اسمش باید چه حسی داشته باشم و این کتاب رو انتخاب کردم. و اعتراف آخر اینکه حالا که خوندمش، فکر میکنم اگه هیچوقت نمیخوندم هم هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد و چیزی رو از دست نمیدادم.

طی اکثر صفحات و با خوندن خیلی از جملات، مدام سوال "شوخی میکنی؟" رو از نویسنده می‌پرسیدم� گاهی سر تکون میدادم از سطحی بودن و غیر واقعی بودن خیلی از روایات، گاهی خنده م میگرفت از خوندن مکالمات ساده و به اصطلاح آبکی کتاب، و گاهی سرمو به دیوار میکوبیدم که بلد نیستم کتابی رو نصفه رها کنم و دارم به خوندنش ادامه میدم!
باید بگم تنها نکته ی جالب کتاب برام، خوندن ایده های "تریسی" برای دزدی ها و کلاهبرداری هاش بود، ایده هایی که گاهی برام جذاب میشدن.

شاید همه ی این تنفر ناخودآگاهم از این کتاب، برمیگرده به حسم به سوپرمن های تخیلی با قدرت های عجیبشون. که هیچوقت نتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم و ازم دور بودن. که قهرمان هایی که هرگز نمیبازند و هرگز شکست نمیخورند رو نمیتونم در لغت نامه ی جهانم بپذیرم.
و تریسی این قصه، یه ابرقهرمان بود که همیشه از پلیس و از رقباش یه قدم جلوتر بود. که هرگز دستگیر نمیشد و باختن رو بلد نبود. که ناگهانی و بعد از گذروندن چندروز ناقابل توی انفرادی، یه تحول عظیم - واقعا عظیییم - در شخصیتش رخ میده و از یه دختر ساده و احمق تبدیل میشه به یه دختر باهوش و شکست ناپذیر. خب خنده داره، نیس؟ و میدونم که یه قسمت از دلیل این احساسم نسبت به کتاب اینه که مناسب سنم نبود و خوندنش برام دیر بود، اما فکر می کنم حتی اگه چندین سال قبل هم خونده بودمش، دوستش نمیداشتم.
خوندنِ اگر فردا بیاید، مثل زنگ تفریحی بود که یه دلقک رو برای اجرای نمایش به مدرسه دعوت کرده باشن. زنگ تفریح بدی نبود، اما مشکل اینجا بود که من هیچوقت دلقک دوست نداشتم.

در نهایت اینکه جریان انتقام های تریسی از مقصرهای سرنوشت خودش و مادرش، گاهی منو یاد آریا، شخصیت گیم آو ثرونز می انداخت. :دی

خرداد 96
33 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read اگر فردا بيايد.
Sign In »

Reading Progress

June 18, 2017 – Started Reading
June 19, 2017 – Shelved
June 20, 2017 – Finished Reading

Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)

dateDown arrow    newest »

فؤاد من یه کتاب دیگه هم از سیدنی شلدون خوندم، تا به این نتیجه برسم که باید برای همیشه کنار بذارمش. اگه اشتباه نکنم اسمش "توطئۀ روز رستاخیز" بود. اون هم توی همین حال و هوا بود.


Mahsa Foad wrote: "من یه کتاب دیگه هم از سیدنی شلدون خوندم، تا به این نتیجه برسم که باید برای همیشه کنار بذارمش. اگه اشتباه نکنم اسمش "توطئۀ روز رستاخیز" بود. اون هم توی همین حال و هوا بود."

نه من همینجا و با صفحه آخر کتاب، سیدنی شلدون رو بوسیدم گذاشتم کنار. :دی
مرسی از نظرتون، مطمئن شدم که همه ی کاراش نزدیک هم هستن و چیز جدیدی برای گفتن نداره. :)


Mehrnaz من این کتاب رو فکر کنم راهنمایی بودم که خوندم، باید اعتراف کنم بعضی جاهاش خیلی حوصله سر بر میشد و شاید از معدود کتاب هایی بود که یکمش رو رد میکردم که زودتر برم جلو، ولی برام لذت� بخش هم بود. یه ماجراجویی جالب که لذت هم بردم ازش :)) نمیدونم اون موقع سنم خیلی کم بود شاید اگه الان میخوندمش حس متفاوتی بهش داشتم. چون انقدر ازش گذشته که حتی شک داشتم همون کتاب باشه. دزدی رو دیدیم خوشحال شدم و فهمیدم خودشه.؛)


Mahsa Mehrnaz wrote: "من این کتاب رو فکر کنم راهنمایی بودم که خوندم، باید اعتراف کنم بعضی جاهاش خیلی حوصله سر بر میشد و شاید از معدود کتاب هایی بود که یکمش رو رد میکردم که زودتر برم جلو، ولی برام لذت� بخش هم بود. یه ماج..."

ممنون که خوندی و مرسی از خاطره بازی قشنگت... :) حق داشتی توی اون سن لذت ببری، بهرحال تریسی قهرمان کتابه و در نوع خودش خارق العاده س! :دی شاید منم اگه اون دوران میخوندمش حداقل تحملش برام آسون تر میشد و اینقدر زیاد ازش دور نمی بودم. بازم خداروشکر خوندنش رو بیشتر از این عقب ننداختم. :دی


back to top