Sign in with Facebook
Miss Ravi's Reviews > تسلی‌بخشی‌ها� فلسفه
تسلی‌بخشی‌ها� فلسفه
by
by
کتاب برای من تسلی‌بخ� نبود بلکه حتا در بعضی فصل‌ه� نتوانست من را قانع کند. ممکن است آدم سختگیری باشم. اما بعضی از مثال‌ه� در مقیاس زندگی امروز نمی‌گنجی� و یا زیادی کلیشه بود و بیهوده. مثلاً من یکی احساس مشمئزکننده‌ا� بهم دست می‌دا� که دوباتن از قول یک فیلسوف خواننده‌ا� را راضی کند که پول خوشبختی نمی‌آور�. کم مانده بود از قورت دادن قورباغه و جابه‌ج� شدن پنیر هم صحبت کند!
شاید دلیل نارضایتی من از کتاب این است که آدم‌ها� اهل اندیشه، آدم‌های� که با فلسفه� سقراط، شوپنهاور، نیچه و دیگرانی که در این کتاب مثال زده شده‌اند� آشنا هستند، می‌بایس� به سطحی رسیده باشند که بی‌نیا� از نصایح و پندهایی باشند که دوباتن در دل کتابش آورده. شاید هم این کتاب مخاطبان دیگری دارد که نیازمند دریافت چنین مثال‌های� هستند و من اشتباه کرده‌ام� هم در تشخیص مخاطب و هم در انتخاب کتاب. مثلاً با دانستن این‌ک� سقراط در هزاران سال پیش از سوی دیگران تأیید نمی‌ش� ما هم نباید برای تأیید نشدنمان دلشکسته و غمگین باشیم و زانوی غم بغل بگیریم. می‌توانی� خودمان را بگذاریم جای سقراط بیچاره و یادمان بیاید چطور حاضر شد جام شوکران را بنوشد.
شاید دلیل نارضایتی من از کتاب این است که آدم‌ها� اهل اندیشه، آدم‌های� که با فلسفه� سقراط، شوپنهاور، نیچه و دیگرانی که در این کتاب مثال زده شده‌اند� آشنا هستند، می‌بایس� به سطحی رسیده باشند که بی‌نیا� از نصایح و پندهایی باشند که دوباتن در دل کتابش آورده. شاید هم این کتاب مخاطبان دیگری دارد که نیازمند دریافت چنین مثال‌های� هستند و من اشتباه کرده‌ام� هم در تشخیص مخاطب و هم در انتخاب کتاب. مثلاً با دانستن این‌ک� سقراط در هزاران سال پیش از سوی دیگران تأیید نمی‌ش� ما هم نباید برای تأیید نشدنمان دلشکسته و غمگین باشیم و زانوی غم بغل بگیریم. می‌توانی� خودمان را بگذاریم جای سقراط بیچاره و یادمان بیاید چطور حاضر شد جام شوکران را بنوشد.
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
تسلی‌بخشی‌ها� فلسفه.
Sign In »
Reading Progress
August 19, 2017
–
Started Reading
August 19, 2017
– Shelved
September 10, 2017
– Shelved as:
philosophy
September 10, 2017
–
Finished Reading
Comments Showing 1-15 of 15 (15 new)
date
newest »
newest »
message 1:
by
Ehsan
(last edited Sep 10, 2017 08:04AM)
(new)
-
added it
Sep 10, 2017 07:46AM
یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و استاد ادبیات هم بود و حالا کلی ماجرا داره که چی ازش دیدم همونجا تو اتوبوس و چه صحبتایی بعدش برام کرد کل مسیر. چیزی که به این پستت ربط داره اینه که میون صحبتاش سه تا کتاب به من معرفی کرد که بخونم. یکی همین تسلی بخشی های فلسفه بود، یکی کتاب مرگ سقراط نشر طرح نو و یکی هم راه دشوار آزادی که خاطرات نلسون ماندلاس. توی پرانتزم اینکه آخری رو فقط نشد بخونم
reply
|
flag
Ehsanmv wrote: "یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و استاد ادبیات هم بود و حالا کلی ماجرا داره که چی ازش دیدم همونجا تو ا..."منظورت اینه که اون آقا معیاری برای آدمیه که گفتم بی‌نیا� از نصیحت‌ها� دوباتنه؟ و اینجا عکسش اثبات شده؟
من هم دقیقا همین احساس رو داشتم بعد از خوندنش. با توجه به تعاریفی که اینجا ازش خونده بودم انتظار چیز خارق العاده ای رو داشتم ولی چه موقع خوندنش و چه بعد از اون نمی تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. می دونید، در تمام طول کتاب بعد از هر فصل با خودم می گفتم خب که چی؟! سقراط و شوپنهاور و نیچه و بقیه این نظرات خاص رو داشتن و یا این اتفاق ها براشون می افتاده. من که اون ها نیستم و در شرایطی که اون ها داشتن زندگی نمی کنم! به علاوه نمیشه صد در صد گفت رفتار اون ها بهینه بوده.
تنها فصلی که برام جالب بود فصل مونتنی بود.
در کل خیلی خسته کننده هم بود و من تا آخر ادامه ندادم
Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و استاد ادبیات هم بود و حالا کلی ماجرا داره که چی ازش ..."حالا من نمیدونم اون آقا خودش از خوندن این کتاب تاثیر پذیرفته یا نه ولی قطعا رد تفکری رو توی کتاب دیده که توصیه ش میکرده. در واقع جالبه بدونی بحث ما از رفتار راننده اتوبوس شروع شد و اون سعی کرد مسیر رشد ایده آل روانی وفکری انسان رو با این پیشنهاداش برام روشن تر کنه. اون اعتماد به نفس و اراده ای که تفکر مستقل به آدم میده که توی نحوه ی تفکر سقراط تو کتاب مرگ سقرط و فصل های تسلی بخشی ها و زندگی واقعی نلسون ماندلا وجود داشته. احتمالا حق با توه درباره ی پاپ بودن کتاب. ولی من این کتاب رو در ردیف دنیای
سوفی میدونم یعنی کتابی که میشه به هرکسی میخاد این مسیر رشد رو شرو کنه پیشنهادش کرد.
در ضمن من بدجنسی کردم. ادای دینم به این آدم رو اینجا ثبتش کردم:دی اخه اون شب من به شدت بی خوابی داشتم و دو ساعت اخر سفر رو علیرقم تلاشم، خوابم برد و نتونسم بیشتر به اون آقا گوش بدم
Mission wrote: "من هم دقیقا همین احساس رو داشتم بعد از خوندنش. با توجه به تعاریفی که اینجا ازش خونده بودم انتظار چیز خارق العاده ای رو داشتم ولی چه موقع خوندنش و چه بعد از اون نمی تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. ..."
پاراگراف آخرت همون سؤالیه که منم از خودم می‌پرسید�. حتا یاد این قضیه می‌افتاد� که بعضی آدم‌ه� فقط با دیدن بدبختی دیگران یادشون می‌افت� قدر زندگی خودشون رو بدونن. انگار دوباتن داشت می‌گف� ببین نیچه با این همه تاثیر شدیدی که بر فلسفه گذاشته آخرش به چه روزی افتاد تو از چی ناراحتی؟ :دی
Vahid wrote: "در کل خیلی خسته کننده هم بود و من تا آخر ادامه ندادم"من به خاطر نیچه فصل آخر رو خوندم.
Ehsanmv wrote: "Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و استاد ادبیات هم بود و حالا کلی ماج..."چند وقت پیش مصطفی مستور رو جایی دیدم و بهش گفتم یه کتاب بهم پیشنهاد کنه. قصدم فقط این بود که بدونم چه جور کتابایی می‌خون�. اونم کتابی رو معرفی کرد که از نظر من دو ستاره‌ا�. درسته که مستور نویسنده مورد علاقه من و یا حتا نویسنده خیلی شاخصی نیست ولی بالاخره توی ماجرا هست. می‌خوا� بگم ممکنه چنین اوضاعی پیش بیاد.
و در پایان باید اضافه کنم که خیلی ممنون از ثبتت :)) واسه کتابهات هم ریویو بنویسی دیگرانی چو من از خوندنش خوشحال می‌شی�.
:)
Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و استاد ادبیات هم بو..."خواهش میکنم:دی ممنون از لطفت .. من که گهگداری مینویسم ولی خیلی وقتا میببینم معرفی خوبی از کتاب کردن بقیه. دیگه نمی نویسم:دی در واقع تصورم از ریویو اشتیاق معرفی بوده تا حدودی تا ثبت نظر و دیدگاه شخصی. این ثبت نظرم داستانیه.چون وقتی بنویسیش یکم مسئولیت و به دنبالش وسواس میاره. منم که از در پشتی درمیرم در این گونه موارد:دی شاید اگه در قالب مباحثه بود نظر دادن بهتر می شد. در هرحال با وجود این تفاصیل هسیم خدمتون. تشکر:دی
این کتاب برای من بیشتر یه ابزار بود برای آشنا شدن با نظریات کسایی که از نظریاتشون مطلع نبودم. مثلاً شوپنهاور رو اینجا برای اولین بار متوجه شدم و برام جا افتاد. یا مثلاً مونتنی که جای دیگه خیلی کم ازش خونده بودم.وگرنه به عنوان یه کتاب سلف-هلپ یادم نمیاد خیلی بهم تسلی بخشیده باشه.
Ehsanmv wrote: "Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "Miss Ravi wrote: "Ehsanmv wrote: "یه بار تو اتوبوس تهران به اصفهان چندین سال پیش یه آقای خیلی جالبی صندلی بغلیم نشسته بود که خیلی منش و رفتار خاص و پخته ای داشت و ..."سخت نگیر. من خودم نگران بودم طرفدارهای آقای مستور ترورم کنن ولی نهایتش اینه که کامنتت رو پاک کنی! اینجا رو محل مباحثه خودت بدون خلاصه.
:)
Foad wrote: "این کتاب برای من بیشتر یه ابزار بود برای آشنا شدن با نظریات کسایی که از نظریاتشون مطلع نبودم. مثلاً شوپنهاور رو اینجا برای اولین بار متوجه شدم و برام جا افتاد. یا مثلاً مونتنی که جای دیگه خیلی کم ا..."کتاب قبلی که از دوباتن خوندم (هنر سیر و سفر) واقعا کتاب خوبی بود. و فکر می‌کن� اگر بخوام مث شما فقط به جنبه آشنایی با فلسفه این فیلسوفان نگاه کنم کتاب وضع بهتری پیدا می‌کن�.
:)
آره منم خیلی توی ذوقم خورد اینو خوندم. به‌خصو� اسمش خیلی وسوسه‌انگیز� و وقتی خواستم بخونمش هم از نظر روحی واقعاً به یه تسلی‌بخش� احتیاج داشتم :دی ولی خیلی ارضام نکرد و به نظرم خیلی سرسری اومد. ینی این حرفا رو اگه یه آدم معمولی می‌ز� تأثیر می‌ذاش� ولی از کسی که فلسفه خونده و اینقد دانش داره و کتاب‌ها� خوبی نوشته، انتظار نمی‌ر� ساده بگذره. بعد با خودم فکر کردم شاید می‌خواست� گوشه‌ا� از نظرات رو اشاره کنه که مثلاً مخاطب بره دنبالش. ولی اگه اینطوره هم به نظرم نباید دیگه اسمش تسلی‌بخ� باشه؛ چون اونقدم مایه تسلی نیس. :دی
Gypsy wrote: "آره منم خیلی توی ذوقم خورد اینو خوندم. به‌خصو� اسمش خیلی وسوسه‌انگیز� و وقتی خواستم بخونمش هم از نظر روحی واقعاً به یه تسلی‌بخش� احتیاج داشتم :دی ولی خیلی ارضام نکرد و به نظرم خیلی سرسری اومد. ینی ..."کاش دوباتن پول کتابمون رو پس می‌دا� می‌رفتی� یه کتاب مقدماتی فلسفه به‌جا� می‌خریدی�
:دی
من با نظرتان کاملا موافقم و‌دوبات� بیشتر حالت بازاریابی دارد در نوشتن کتابهایش... یعنی تفکر خاصی را منتقل نمیکند و با جمع آوری باورهای دیگران مینویسد... نظر مرا هرگز جلب نکرده شاید به همین دلیل
