Bekhradaa's Reviews > مامان و معنی زندگی
مامان و معنی زندگی
by
by

۴۱۴
کودکانی که مورد بدرفتاری قرار میگیرند، اغلب به سختی از خانواده ناکارآمدشان جدا میشون�. درحالیکه کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله میگیرن�. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
۴۱۸
من و مادرم، گرچه عاشق هم بودیم، هرگز با صراحت از ته دل مثل دو نفر که نسبت به هم احساس گناه و تقصیری ندارند، با هم صحبت نکردیم. همیشه یکدیگر را "مهار کرده بودیم": میان حرف هم می دویدیم، هر کدام می خواستیم آن یکی را بترسانیم، کنترل کنیم و فریب دهیم
۴۲۶
زندگی کردن با مرگ فوایدی هم دارد. میدان� که گرچه حقیقت (نفس) مرگ نابودمان میسازد� تصور مرگ نجاتمان میده�. این همان حکمت قدماست، به همین دلیل قرنه� راهبان در حجرههایشا� از جمجمهه� نگهداری میمیکردند مونتنی سفارش کرده در اتاقی زندگی کنید که مشرف به گورستان باشد
۴۳۰
آنهایی که بیش از بقیه از مرگ میترسند� کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک میشون�
۴۳۶
دکترها چهشا� است؟ چرا نمیفهمن� حضور بیری� و صمیمانهشا� برای بیمار چقدر مهم است؟ چرا متوجه نیستند درست همان لحظها� که دیگر کاری ازشان ساخته نیست� بیش از هر زمانی به وجودشان احتیاج هست؟
۴۴۹
یادگرفتها� که اگر موضوع بزرگی بین دو نفر وجود داشته باشد و دربارها� حرف نزنند، درباره هیچ موضوع مهم دیگری هم نمیتوانن� صحبت کنند
۴۶۲
هراسی که فرد هنگام اطلاع از ابتلا به یک بیماری کشنده تجربه میکند� با کنارهگیر� اطرافیان چند برابر میشو�. انزوای بیمار رو به موت، با روش ابلهانه کسانی که میکوشن� نزدیکی مرگ را پنهان کنند، تشدید میشو�. ولی مرگ را نمیتوا� مخفی کرد. نشانهه� همه جا هست؛ پرستاران آرام آرام پچ پچ میکنند� پزشکان معالج به بخشهای دیگر بدن توجه میکنن�. دانشجویان پزشکی با نوک پنجه به اتاق بیمار وارد میشوند� اعضای خانواده با شجاعت لبخند میزنن� و بازدیدکنندگان تظاهر به نشاط میکنن�
کودکانی که مورد بدرفتاری قرار میگیرند، اغلب به سختی از خانواده ناکارآمدشان جدا میشون�. درحالیکه کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله میگیرن�. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
۴۱۸
من و مادرم، گرچه عاشق هم بودیم، هرگز با صراحت از ته دل مثل دو نفر که نسبت به هم احساس گناه و تقصیری ندارند، با هم صحبت نکردیم. همیشه یکدیگر را "مهار کرده بودیم": میان حرف هم می دویدیم، هر کدام می خواستیم آن یکی را بترسانیم، کنترل کنیم و فریب دهیم
۴۲۶
زندگی کردن با مرگ فوایدی هم دارد. میدان� که گرچه حقیقت (نفس) مرگ نابودمان میسازد� تصور مرگ نجاتمان میده�. این همان حکمت قدماست، به همین دلیل قرنه� راهبان در حجرههایشا� از جمجمهه� نگهداری میمیکردند مونتنی سفارش کرده در اتاقی زندگی کنید که مشرف به گورستان باشد
۴۳۰
آنهایی که بیش از بقیه از مرگ میترسند� کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک میشون�
۴۳۶
دکترها چهشا� است؟ چرا نمیفهمن� حضور بیری� و صمیمانهشا� برای بیمار چقدر مهم است؟ چرا متوجه نیستند درست همان لحظها� که دیگر کاری ازشان ساخته نیست� بیش از هر زمانی به وجودشان احتیاج هست؟
۴۴۹
یادگرفتها� که اگر موضوع بزرگی بین دو نفر وجود داشته باشد و دربارها� حرف نزنند، درباره هیچ موضوع مهم دیگری هم نمیتوانن� صحبت کنند
۴۶۲
هراسی که فرد هنگام اطلاع از ابتلا به یک بیماری کشنده تجربه میکند� با کنارهگیر� اطرافیان چند برابر میشو�. انزوای بیمار رو به موت، با روش ابلهانه کسانی که میکوشن� نزدیکی مرگ را پنهان کنند، تشدید میشو�. ولی مرگ را نمیتوا� مخفی کرد. نشانهه� همه جا هست؛ پرستاران آرام آرام پچ پچ میکنند� پزشکان معالج به بخشهای دیگر بدن توجه میکنن�. دانشجویان پزشکی با نوک پنجه به اتاق بیمار وارد میشوند� اعضای خانواده با شجاعت لبخند میزنن� و بازدیدکنندگان تظاهر به نشاط میکنن�
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
مامان و معنی زندگی.
Sign In »
Reading Progress
Comments Showing 1-6 of 6 (6 new)
date
newest »

message 1:
by
ناصر
(new)
-
added it
Aug 07, 2018 06:43AM

reply
|
flag

کتاب بدی نیست اگه علاقه مند به روانکاوی باشید، مخصوصا تجربه های یادگیری دکتر از بیماران. پیشنهاد میکنم ریویوی دیگران رو هم بخونید
