فؤاد's Reviews > بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی
بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی
by
by

تا به من گوش دهی،
کلماتم
گاه نازکی میگیرن�
چون رد گاکیان بر ساحل
دستبندی، از زنگولهها� مست
برای دستها� چون انگورْ نرمت
و من نظاره میکن� از دور به کلماتم
- بیشتر از آن تو هستند، تا از آن من -
که از درد کهن من بالا میروند� چون پیچک
بالا میروند� همچنان که از دیوارهای نمور
گناه این بازی بی رحم به گردن توست
میگریزن� از کنام تاریکم
هر چه را میآکن� تو، هر چه را میآکن�
پیش از تو، آنان پر میکردن� انزوایی را که تو پر کردی
و آشناترند از تو به اندوهم
حال میخواه� برایت بگویند
آنچه من میخواه� بگویمت
تا گوش دهی، همان گونه که من میخواه� گوش دهی
باد اضطراب بر آنه� هنوز میخز�
گردباد رؤیاها هنوز گاهی از پا درشان میافکن�
به صداهای دیگری گوش میده� در صدای دردناک من
لیک کلمات من از عشق تو لکهدا� میشو�
هر چه را میانبار� تو، هر چه را میانبار�
من آنه� را
میکش� به رشتهٔ دستبندی بیپایا�
برای دستها� سفیدِ چون انگورْ نرمت
کلماتم
گاه نازکی میگیرن�
چون رد گاکیان بر ساحل
دستبندی، از زنگولهها� مست
برای دستها� چون انگورْ نرمت
و من نظاره میکن� از دور به کلماتم
- بیشتر از آن تو هستند، تا از آن من -
که از درد کهن من بالا میروند� چون پیچک
بالا میروند� همچنان که از دیوارهای نمور
گناه این بازی بی رحم به گردن توست
میگریزن� از کنام تاریکم
هر چه را میآکن� تو، هر چه را میآکن�
پیش از تو، آنان پر میکردن� انزوایی را که تو پر کردی
و آشناترند از تو به اندوهم
حال میخواه� برایت بگویند
آنچه من میخواه� بگویمت
تا گوش دهی، همان گونه که من میخواه� گوش دهی
باد اضطراب بر آنه� هنوز میخز�
گردباد رؤیاها هنوز گاهی از پا درشان میافکن�
به صداهای دیگری گوش میده� در صدای دردناک من
لیک کلمات من از عشق تو لکهدا� میشو�
هر چه را میانبار� تو، هر چه را میانبار�
من آنه� را
میکش� به رشتهٔ دستبندی بیپایا�
برای دستها� سفیدِ چون انگورْ نرمت
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی.
Sign In »
Reading Progress
August 12, 2018
–
Started Reading
August 12, 2018
– Shelved
August 12, 2018
– Shelved as:
شعر-ادبیات-نر
August 12, 2018
–
Finished Reading
Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)
date
newest »

message 1:
by
Shirin
(new)
Aug 12, 2018 04:15AM

reply
|
flag