ŷ

E8RaH!M's Reviews > خسرو خوبان

خسرو خوبان by Reza Daneshvar
Rate this book
Clear rating

by
51625447
's review

really liked it
bookshelves: epic, irani


هزاران سپاس از گودریدز
و
/review/show...
بابت به اشتراک گذاشتن فایل کتاب




پیر زنی برهنه با چروکهای فراوان برتن رها شده در باغ. زاهدانی تهی شده از شهوت، حلق آویز به درختان. تهمتنی زیبارو در نبرد با اژدهافشی فلس تن. ناظرانی از هر تیره و قماشی بر سر بامها به تماشا. باکره گانی مکنون. مردی مارگیر و تنبور زن. عکس یک آیت الله پشت قاب آیینه ای فرو افتاده. رد یک لکه خون روی برف که گسترده و گسترده تر میشود.
اینها و هزاران سیاهی لشکر دیگر، جای جای پرده ی نقالی سه درویش را نقشهایی مینیاتوری زده اند. حکایت در قهوه خانه ای تاریک و پر دود، توسط سه درویش روایت میشود. گاهی به واقعیت میزند و گاه به خواب و خیال.






[مرور کلی]
خسرو خوبان جایی از تاریخ را شکافته و سعی کرده اسطوره ها و افسانه های کهن را میان این شکاف جای بدهد. موقعیت تاریخی عینی مربوط است به ابتدای دهه 50 خورشیدی تا اوایل جنگ ایران و عراق. اما موقعیت تمثیلی و اسطوره ای چیزی در حدود سه هزار سال یا دوازده هزار سال را در نظر میگیرد.
سواد مرحوم رضا دانشور در حوزه ی اسطوره ها، ادبیات کهن، و گستردگی دایره ی لغاتش آدم را متحیر میکند. تا حدی که بسیاری از صفحات کتاب آدم را مجبور میکرد معنی یک واژه را در اینترنت جستجو کند.
برخی از صفحات کتاب را سخت خواندم که به نظرم نیازی به این اندازه دشوار نویسی نبود. مخصوصا قسمتهایی که واقعیت و رویا در هم می آمیخت. جملات مغلق در برخی از سطور کتاب منِ خواننده را از ماجرا پرت میکرد و تمرکز دو چندانی میطلبید تا برگردی به خط اصلی داستان.
آنچیزی که بیشتر در رمان ایرانی میبینیم، یعنی "زبان"، طبق انتظار در این رمان هم شایان توجه است. از طرفی مشکل کمبود ماجرا که به نظر من یکی از ضعفهای اکثر رمانهای ایرانی است را اینجا در خسرو خوبانِ رضا دانشور کمتر میبینیم. دست نویسنده پُر است از ماجرا. مدام شخصیتهای جدید و موقعیت های تازه و رفتارهای نو میبینیم. ترکیب این دو مولفه، یعنی "زبان" و "ماجرا" اثری را به دست داده که شاید کمتر بشود فراموشش کرد. ای کاش چاپ میشد. میشد نسخه ای ملموس را در دست گرفت و دوباره خواند.

به شخصه شباهت هایی بین رمانهای مشهور ایرانی میبینم(که ممکنه صحیح نباشه): بوف کور، ملکوت، گاوخونی و غیره. همه، جایی بین خواب و بیدار را برای روایت انتخاب میکنند و حس و حالی شیدایی دارند. انگار آن اعتماد بنفس لازم برای واقعی نشان دادن آنچه تصور میکنند را ندارند. یعنی آنچیزی که در ادبیات آمریکای جنوبی بنام رئالیسم جادویی با آن روبرو هستیم. مثلا وقتی مارکز در صد سال تنهایی رمدیوس زیبا را به آسمان میفرستد واقعا باورمان میشود که چنین چیزی ممکن است و نیازی به خواب و رویا و مکاشفه نیست:

...
رمدیوس زیبا، در آشوب باد و لرزش نور کورکننده‌ا� که از پس ملافه‌ها� سپید و خیس می‌تابید� ناگهان از زمین بلند شد و باد او را با خود برد.... باد او را با خود برد....
...




[توضیحات تکمیلی]
بطرز نامحسوسی خطر لوث شدن ماجرا وجود دارد (اسپویل وارنینگ)
به شخصه به کسانی که هنوز مطالعه ی رمان را شروع نکرده اند پیشنهاد میکنم با وجود این خطرات این بخش را هم بخوانید:

(view spoiler)

در انتها حیف از این کتاب و حیف از گلی که در غربت پرپر شد....
یاد رضا دانشور فقید گرامی
9 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read خسرو خوبان.
Sign In »

Reading Progress

May 2, 2019 – Shelved as: to-read
May 2, 2019 – Shelved
May 20, 2019 – Started Reading
May 20, 2019 –
page 30
13.95%
May 21, 2019 –
page 70
32.56% "«دیدی بالاخره از دستم رفت؟دیدی چه بی‌وفای� کرد؟»
«مرگ نصیب آدمیزاد است، ماری نمی‌شو� کرد.»"
May 24, 2019 –
page 190
88.37% "+«این حجله‌ه� را برای که می‌سازی؟�
-«برای شهیدان راه حق. مگر نمی‌دانی� هر روز گروه‌ه� گروه شهید می‌شوند؟�
+«برای چه شهید می‌شوند؟�
-«برای خدا.»
+«خدا شهید برای چه می‌خواهد؟�
-«برای بهشت.»
+«چرا برای زنده‌ه� چیزی نمی‌سازی� آنها که آنقدر محتاجند.»"
May 25, 2019 – Finished Reading
December 21, 2019 – Shelved as: epic
January 13, 2020 – Shelved as: irani

Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)

dateDown arrow    newest »

Hami بسیار عالی ممنون از شما


E8RaH!M Hami wrote: "بسیار عالی ممنون از شما"

سپاس از شما


back to top