ŷ������

قهرمانان و گورها . همچون کتاب تونل در این کتاب هم نویسنده در ابتدا با خبری که به خواننده شوک وارد می کنه ما را در جستجوی چرایی ماجرا به دنبال خودش در سطرهای کتاب می کشونه اینبار با مرگ دختری به نام آله خاندرا از خانواده ای اشراف زاده و ثروتمند در آرژانتین. در ابتدای داستان با مارتین ارتباط برقرار می کنیم جوانی که دو سال قبل از شروع ابتدایی روایت شده در پی برخوردی کوتاه وارد رابطه ای عاشقانه و البته کمی عجیب با آله خاندرا می شه و سپس با برونو آشنا می شیم فردی که در واقع نمایی از خود نویسنده است برونویی که در ابتدا عاشق مادر آله خاندرا بوده اما عشق به دختر را جایگزین عشق به مادر می کنه. در فصول اول و دوم راوی داستان با استفاده از زاویه دید سوم شخص به اوج و نزول رابطه مارتین و آله خاندرا می پردازه و در فصل سوم با تغییر زاویه دید به اول شخص از دید فرناندو پدر آله خاندرا که فردی خود آزاره بصورت گزارشی به بیان اتفاقات می پردازه و در فصل آخر هم برونو به جمع بندی داستان و روایت آن مشغول می شه.
در فصل آخر که برونو گویی در جلوی دانای کل نشسته و به شرح آشنایی خود با خانواده فرناندو و تشریح وضعیت اون خانواده می پردازه. . تغییرهای متناوب زمان و زبان روایت از مواردیه که کمی باعث سخت شدن کتاب و البته جذاب تر شدن اون شده اند. فضای جبری داستان بر پایه انسان اسیر سرنوشت، محکوم به جبر و تحمل زندگی بنا شده و منجر به گذشتن از عشق های رو به فنا، زندگی های برباد رفته و انسان های وحشت زده تنها می شه و تا اونجا پیش می ره که مارتین به انکار خدا می پردازه و پس از این عدم قطعیت ها و تجربه های تلخ و آزاردهنده در دامان طبیعت به آرامش می رسه. . در مجموع با یک کتاب به شدت تکنیکی روبرو هستیم که حرف های زیادی برای گفتن و فکر راجع به اونا داره و جزو کتاب های نیمه سختیه که خوندنش واقعا لذت بخشه.