ŷ

Amin Matin's Reviews > عشق اول و دو داستان دیگر

عشق اول و دو داستان دیگر by Ivan Turgenev
Rate this book
Clear rating

by
122772778
به راستی که تعریف عشق چیست؟
اگر بگویند عشق چیست باید گفت، عشق احساسی هست بی‌نا� و نشان، و وصف‌ناپذی� که در عین حال آمیزه‌ا� از همه چیز است، هم اندوه هست، هم شادی، هم غم از آینده است، هم اشتیاق، هم ترس است، هم زندگی. هم نزدیکی است، هم دوری، هم جوشش است، هم انجماد.
و حالا به نظر شما چه کسانی لایق صحبت از عشق هستند؟ به احتمال زیاد جواب‌تا� در گرو تجربه زیستی خودتان است، ولی بیایید اینجا جواب را داستایفکسی و تورگینف فرض کنیم، هنرمندانی که در شیوه داستان‌نویس� پیشگام و سرآمد همگان بوده‌ان� و همواره با تحلیل زیبا و ظریف عشق و توصیف احوال افراد عاشق به ما نشانه‌های� از عشق واقعی را نشان داده‌اند� نشانه‌های� که شاید در تجربه زیستی ما به کار نیایند ولی حداقل ایده‌ا� جزئی از اینکه عشق چطور تجربه‌ا� هست در ذهن‌ما� می‌کارن�.
در مجموعه داستانی که سروش حبیبی گردآوری کرده است که شامل سه رمان کوتاه به نام‌ها� عشق اول و آسیا به قلم تورگینف و دلاور خردسال نوشته داستایفکسی است به دنبال پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی آن روزگار روسیه نباید گشت، حتی نباید به شخصیت‌ها� آن دل بست، در واقع هیچ شخصیتی از این مجموعه داستان قادر نیست که خواننده را مجذوب همت و حمیت انسانی خود کند یا حتی در دل شما اثری بگذارد، یا از حیث اخلاقی درخشان باشد، در این سه داستان ما صرفاً در بارگاه الهی ایده‌ه� به سر می‌بریم� ایده‌های� از جنس و بوی عشق، مفهومی غریب اما واقعی، کلمه‌ا� ساده اما پرمعنی.

در واقع من نمی‌دان� عشق یعنی چه، نمی‌دان� که احساسی که نسبت به خانم «بدون اسم» دارم عشق است یا نه، همین‌قد� می‌دان� که به او فکر می‌کنم� سرنوشتش برایم اهمیت یافته است، و از هم‌دل� پدید آمده میان ما، که هیچ انتظارش را نداشتم، خوشحال هستم، احساس می‌کن� تازه از روز پیش او را به‌درست� شناختم و قبل از آن برایم غریبه‌ا� آشنا بوده است.
تجربه‌ها� زیستی متفاوتی از عشق برایم گفته شده است ولی می‌دان� در همگی‌شا� عنصری مشترک وجود دارد، وقتی عشق با نور فریبنده‌اش� با چهره زیبایش، در دلش را برای شما می‌گشای� تازه می‌فهمی� عشق چه جلوه تازه‌ا� دارد، امان از این دلربایی مرموز و امان از این آزرمناکی بی‌رحمان� که پیوسته دلمان را با اژدرهای خود پرتوافشانی می‌کن�.

شاید نتیجه‌گیر� ناعادلانه‌ا� باشد ولی عشق به مانند طوفان است، می‌آید� همه چیز را با خود می‌برد� و تنها از خود ویرانه‌ا� به جا می‌گذارد� ویرانه‌ا� که ترمیمش کار هرکسی نیست.
18 likes · flag

Sign into ŷ to see if any of your friends have read عشق اول و دو داستان دیگر.
Sign In »

Reading Progress

September 20, 2024 – Started Reading
September 20, 2024 – Shelved as: classic
September 20, 2024 – Shelved
September 20, 2024 – Shelved as: short-story
September 30, 2024 –
page 50
17.99%
October 8, 2024 –
page 150
53.96% "پشت نقاب نشاط شرارتی پنهان دارم."
October 13, 2024 – Shelved as: داستایفسکی-خوانی
October 13, 2024 – Shelved as: ادبیات-روسی
October 13, 2024 – Finished Reading

Comments Showing 1-2 of 2 (2 new)

dateDown arrow    newest »

message 1: by Shaghayegh (new)

Shaghayegh فکر میکنم شاید ناعادلانه باشه. بیشتر به دریا تلقیش میکنم. جزر و مدی که داره. آرامشی که ازش میگیری و در عین حال میتونه غرقت کنه. سونامیش که ویران میکنه یا آغوشش که میذاره درش غوطه‌و� شی. مابین زیبایی و نازیبایی هست و وقتی ازت دریغ شه، صدای امواجش تو گوشت می‌پیچ� اما به ساحلت دیگه پناه نمیاره. شاید دچار خشکسالی شه و تو بمونی و یادی که هست اما نیست.
معرفی خوبی بود. نشانه‌ا� برای بازگشته؟


Amin Matin Shaghayegh wrote: "فکر میکنم شاید ناعادلانه باشه. بیشتر به دریا تلقیش میکنم. جزر و مدی که داره. آرامشی که ازش میگیری و در عین حال میتونه غرقت کنه. سونامیش که ویران میکنه یا آغوشش که میذاره درش غوطه‌و� شی. مابین زیبای..."
طولانی‌تری� افسردگی زندگیم رو گذروندم و اینکه سعی دارم برگردم
در ضمن توصیفات جذابی بود، همیشه افکارت رو می‌پسند�


back to top