Maziyar Yf's Reviews > سال بلوا
سال بلوا
by
by

سال بلوا، فراتر از یک داستان عاشقانه ساده، تصویری تکاندهند� از جامعها� سرکوبگر و زنستیزایرا� نشان میده�. معروفی با زبانی صریح والبته نمادین، خواننده را به قلب رویدادهای تلخی میبر� که در آن زنان، قربانی نابرابریه� و محدودیتها� اجتماعی شده اند. روایت چندوجهی رمان، با نگاهی عمیق به شخصیته� و رویدادها، به خواننده امکان می میده� تا پیچیدگیها� جامعه آن دوره را بهتر درک کند .
سال بلوا، با تلفیق ماهرانه� اسطوره و تاریخ، تصویری پیچیده و چندلایه از ایران را ترسیم می کند . کتاب معروفی را باید انتقادی صریح از وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران دانست . سال بلوا کتابی زنانه است ، نوش آفرین ، قهرمان کتاب ، دختری جوان و درگیر با تضاد سنت و مدرنیته است ، او را می توان نماد بسیاری از زنان ایرانی دانست که برای شکستن قیدوبندهای سنتی مبارزه میکنن�.
در ستایش نوش آفرین
نوشا، شخصیت محوری رمان سال بلوا، در محاصره� ساختارهای اجتماعی و انتظارات مردانها� قرار دارد که آزادی عمل او را محدود میکن�. او در این تنگنا، بین تمایل به عشق و استقلال و الزامات اجتماعی مبنی بر اطاعت و تسلیم، در نوسان است. نوشا با تمام وجود تلاش میکن� تا به هویت خود دست یافته و به ارزشها� خود پایبند بماند.
شخصیتها� زن دیگر داستان، مانند مادر نوشا و دیگر زنان شهر، نیز چالشها� مشابهی دارند. آنه� نماد زنانی هستند که در جامعها� مردسالار، مجبورند برای بقا و حفظ هویت خود مبارزه کنند. اما آنان بر خلاف نوشا ، تقدیر خود را پذیرفته و تلاشی برای رهایی از آن نمی کنند .
مدرن بودن یا ساختار شکن بودن نوشا را نمی توان به تلاش او برای یافتن هویت خود به عنوان زنی جوان محدود کرد . او در زمانه ای صحبت از عشق و عاشقی و حتی فراتر از آن می کند که ابرازعلاقه ، آن هم از جانب زنان ، ممنوع بوده . او این گونه تلاش می کند تا منفعل نباشد و بیشتر کنش داشته باشد تا واکنش . شاید همین جسارت و کنشگری بوده که او را از دختری پرشور به زنی مصمم و آگاه تبدیل کرد .
سبک داستان
معروفی با بهرهگیر� از جریان سیال ذهن و زمان، کوشیده تا به عمق روان شخصیتها� خود نفوذ کرده و آشفتگیها� درونی آنه� را با ظرافت به تصویر کش�. این تکنیک به همراه ابهام، ، آمیختگی خیال و واقعیت ، تاریخ و اسطوره و برگشت های مکرر به گذشته، به رمان عمق و پیچیدگی بیشتر بخشیده است.
اما هم زمان با لطافت کلام نویسنده و نوشا ، جا به جایی در زمان ، ارجاع به اسطوره و گذشته ها گرچه کتاب را به اثری ادبی و زیبا تبدیل کرده و به کلام نویسنده عمق بیشتری داده ، اما خواندن و درک کتاب را هم کمی سخت کرده است . معروفی این گونه خواننده را در لایهها� مختلف واقعیت و خیال سرگردان میکن�. استفاده� از نمادهایی چون خاک، آب و دیوار، به همراه عناصر اسطورها� و افسانه ها، شاید خواننده را کمی در زمان و مکان و خیال و واقعیت سرگردان کند . در سال بلوا، مرز میان تاریخ و افسانه، واقعیت و خیال، گاهی آنقد� باریک میشو� که خواننده نمیتوان� به سادگی آنه� را از هم تفکیک کند .
قهرمان داستان ، نوشا ، در آستانه� خاموشی ابدی ، خاطراتش را در هفت شب پایانی عمرش بازگو می کند . روایتی که او از زندگی خود ارائه میدهد� نه تنها تاریخ اجتماعی یک دوره پر درد را به تصویر میکشد� بلکه به اعماق روان زنی میرو� که در چنبره سنته� و محدودیتها� اجتماعی به دام افتاده. دیالوگها� درونی او، آمیزها� از درد، امید و عشق است که خواننده را به شدت درگیر خود میکن�.
سنگسر به مانند ایران
سال بلوا در سنگسر ، رخ می دهد . این شهر که توسط کوه ها محاصره شده ، به ناگاه به کانون آشوب و ناامیدی تبدیل شده که ریشه در گذشته ها دارد . مانند تاریخ پر درد ایران ، سنگسر هم سرشار از مشکلات و رنج و دردی ایست که هیچگاه حل نشده و این گونه بحران روی بحران انباشته شده . بی لیاقتی ، بی کفایتی و فرصت طلبی مسئولین مختلف ، چه کشوری و لشکری ، به جای حل انبوه مشکلات ، خود بر پیچیدگی اوضاع می افزایند . دزدی ، ناامنی ، اجنبی ، یاغی گری ، فقر ، گرانی ، بیماری و مرگ سیمای سخت آشنا و همیشگی ایران همواره در بحران را نشان می دهد . این شهر و این شرایط قهرمانی می طلبد که به آشوب و بلوا پایان دهد .
سایه بلند دار
معروفی با توصیف دار به عنوان سایها� که بر تمامی خانهه� و مغازهه� افتاده، آن را نمادی از قدرت مطلقه و استبدادی می داند که بر زندگی تمامی شهروندان سایه افکنده است. دار، نه تنها وسیلها� برای اعدام، بلکه نمادی از ترس و وحشت همیشگی است که در دل جامعه حاکم است. معروفی این گونه به تاریخ طولانی ظلم و ستم در ایران اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه نسلها� متمادی ، از جمله اندیشمندان، مخالفان و دگراندیشان، قربانی این قدرت مطلقه شدهان�. دار، در واقع، نشانه ای از ساختاری است که در طول تاریخ، بر ایران سایه افکنده و به عنوان ابزاری برای سرکوب و کنترل مردم مورد استفاده قرار گرفته و همیشه سایه بلند و تهدید آمیز آن بر سر این مملکت بوده است .
در پایان سال بلوا با روایتی تاریخی و البته شعر گونه ، به طیف گستردها� از خشونتها� فیزیکی، روانی و اجتماعی پرداخته که در طول تاریخ به زنان ایران تحمیل شده است. معروفی با هنرمندی ، موضوعات مختلفی چون عشق ممنوعه، قدرتطلبی� زنستیز� و محدودیتها� اجتماعی را در هم تنیده و داستانی خلق کرده که هر بخش آن، پازلی است برای درک کل . او این گونه خواننده را وا می دارد تا با حوصله و دقت، تکهها� پازل را کنار هم چیده تا به معنای عمیقت� داستان پی ببرد. چنین ساختار داستانی، نه تنها به ذهن، بلکه به قلب خواننده نیز نفوذ میکن� .
سال بلوا، با تلفیق ماهرانه� اسطوره و تاریخ، تصویری پیچیده و چندلایه از ایران را ترسیم می کند . کتاب معروفی را باید انتقادی صریح از وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران دانست . سال بلوا کتابی زنانه است ، نوش آفرین ، قهرمان کتاب ، دختری جوان و درگیر با تضاد سنت و مدرنیته است ، او را می توان نماد بسیاری از زنان ایرانی دانست که برای شکستن قیدوبندهای سنتی مبارزه میکنن�.
در ستایش نوش آفرین
نوشا، شخصیت محوری رمان سال بلوا، در محاصره� ساختارهای اجتماعی و انتظارات مردانها� قرار دارد که آزادی عمل او را محدود میکن�. او در این تنگنا، بین تمایل به عشق و استقلال و الزامات اجتماعی مبنی بر اطاعت و تسلیم، در نوسان است. نوشا با تمام وجود تلاش میکن� تا به هویت خود دست یافته و به ارزشها� خود پایبند بماند.
شخصیتها� زن دیگر داستان، مانند مادر نوشا و دیگر زنان شهر، نیز چالشها� مشابهی دارند. آنه� نماد زنانی هستند که در جامعها� مردسالار، مجبورند برای بقا و حفظ هویت خود مبارزه کنند. اما آنان بر خلاف نوشا ، تقدیر خود را پذیرفته و تلاشی برای رهایی از آن نمی کنند .
مدرن بودن یا ساختار شکن بودن نوشا را نمی توان به تلاش او برای یافتن هویت خود به عنوان زنی جوان محدود کرد . او در زمانه ای صحبت از عشق و عاشقی و حتی فراتر از آن می کند که ابرازعلاقه ، آن هم از جانب زنان ، ممنوع بوده . او این گونه تلاش می کند تا منفعل نباشد و بیشتر کنش داشته باشد تا واکنش . شاید همین جسارت و کنشگری بوده که او را از دختری پرشور به زنی مصمم و آگاه تبدیل کرد .
سبک داستان
معروفی با بهرهگیر� از جریان سیال ذهن و زمان، کوشیده تا به عمق روان شخصیتها� خود نفوذ کرده و آشفتگیها� درونی آنه� را با ظرافت به تصویر کش�. این تکنیک به همراه ابهام، ، آمیختگی خیال و واقعیت ، تاریخ و اسطوره و برگشت های مکرر به گذشته، به رمان عمق و پیچیدگی بیشتر بخشیده است.
اما هم زمان با لطافت کلام نویسنده و نوشا ، جا به جایی در زمان ، ارجاع به اسطوره و گذشته ها گرچه کتاب را به اثری ادبی و زیبا تبدیل کرده و به کلام نویسنده عمق بیشتری داده ، اما خواندن و درک کتاب را هم کمی سخت کرده است . معروفی این گونه خواننده را در لایهها� مختلف واقعیت و خیال سرگردان میکن�. استفاده� از نمادهایی چون خاک، آب و دیوار، به همراه عناصر اسطورها� و افسانه ها، شاید خواننده را کمی در زمان و مکان و خیال و واقعیت سرگردان کند . در سال بلوا، مرز میان تاریخ و افسانه، واقعیت و خیال، گاهی آنقد� باریک میشو� که خواننده نمیتوان� به سادگی آنه� را از هم تفکیک کند .
قهرمان داستان ، نوشا ، در آستانه� خاموشی ابدی ، خاطراتش را در هفت شب پایانی عمرش بازگو می کند . روایتی که او از زندگی خود ارائه میدهد� نه تنها تاریخ اجتماعی یک دوره پر درد را به تصویر میکشد� بلکه به اعماق روان زنی میرو� که در چنبره سنته� و محدودیتها� اجتماعی به دام افتاده. دیالوگها� درونی او، آمیزها� از درد، امید و عشق است که خواننده را به شدت درگیر خود میکن�.
سنگسر به مانند ایران
سال بلوا در سنگسر ، رخ می دهد . این شهر که توسط کوه ها محاصره شده ، به ناگاه به کانون آشوب و ناامیدی تبدیل شده که ریشه در گذشته ها دارد . مانند تاریخ پر درد ایران ، سنگسر هم سرشار از مشکلات و رنج و دردی ایست که هیچگاه حل نشده و این گونه بحران روی بحران انباشته شده . بی لیاقتی ، بی کفایتی و فرصت طلبی مسئولین مختلف ، چه کشوری و لشکری ، به جای حل انبوه مشکلات ، خود بر پیچیدگی اوضاع می افزایند . دزدی ، ناامنی ، اجنبی ، یاغی گری ، فقر ، گرانی ، بیماری و مرگ سیمای سخت آشنا و همیشگی ایران همواره در بحران را نشان می دهد . این شهر و این شرایط قهرمانی می طلبد که به آشوب و بلوا پایان دهد .
سایه بلند دار
معروفی با توصیف دار به عنوان سایها� که بر تمامی خانهه� و مغازهه� افتاده، آن را نمادی از قدرت مطلقه و استبدادی می داند که بر زندگی تمامی شهروندان سایه افکنده است. دار، نه تنها وسیلها� برای اعدام، بلکه نمادی از ترس و وحشت همیشگی است که در دل جامعه حاکم است. معروفی این گونه به تاریخ طولانی ظلم و ستم در ایران اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه نسلها� متمادی ، از جمله اندیشمندان، مخالفان و دگراندیشان، قربانی این قدرت مطلقه شدهان�. دار، در واقع، نشانه ای از ساختاری است که در طول تاریخ، بر ایران سایه افکنده و به عنوان ابزاری برای سرکوب و کنترل مردم مورد استفاده قرار گرفته و همیشه سایه بلند و تهدید آمیز آن بر سر این مملکت بوده است .
در پایان سال بلوا با روایتی تاریخی و البته شعر گونه ، به طیف گستردها� از خشونتها� فیزیکی، روانی و اجتماعی پرداخته که در طول تاریخ به زنان ایران تحمیل شده است. معروفی با هنرمندی ، موضوعات مختلفی چون عشق ممنوعه، قدرتطلبی� زنستیز� و محدودیتها� اجتماعی را در هم تنیده و داستانی خلق کرده که هر بخش آن، پازلی است برای درک کل . او این گونه خواننده را وا می دارد تا با حوصله و دقت، تکهها� پازل را کنار هم چیده تا به معنای عمیقت� داستان پی ببرد. چنین ساختار داستانی، نه تنها به ذهن، بلکه به قلب خواننده نیز نفوذ میکن� .
Sign into ŷ to see if any of your friends have read
سال بلوا.
Sign In »
Reading Progress
October 7, 2024
–
Started Reading
October 7, 2024
– Shelved
October 22, 2024
–
Finished Reading
چه ریویوو عالی بود �( ꈍᴗꈍ)�