هر شب دست از پا درازتر برمیگشت� خانه... کارفرمایی پیدا نمیکرد� که بااش شروع کنم به کار... به عنوان مبتدی قبولم نمیکردن� چون دیگر سنّم گذشته بود... به عنوان کارمند جدی هم نه چون هنوز سنم کافی نبود... سن نامناسب ولم نمیکر�... حتی اگر انگلیسی را هم خوب حرف میزد� باز عیناً مساله همین بود!... به دردشان نمیخور�! زبان خارجی راستِ کار فروشگاهها� بزرگ بود که آنه� هم تازهکا� قبول نمیکردن�! کارم از هر طرف گیر داشت!...
— Nov 04, 2021 06:20AM
5 comments