ŷ������

خواهم گفت که تو به یاد او زنده ایی و هدفی جدی و استوار می جویی، به یاد داشته باش که زنده بودن و کار هدف زندگی است. زن هدف نیست. شما هر دو در این نکته اشتباه کرده بودید.

نمیدونم چرا ولی حس میکنم آبلوموف دو قطبیه!!

آخرش آبلوموف اعتراف کرد که هیچ هدفی تو زندگیش نداره! ^_^
*خطر اسپویل*
ولی از وقتی عاشق الگا شده دیگه مثل سابق تنبلی نمیکنه، آیا عشق هدف زندگیه؟!!!
باید یکم دیگه کتابو بخونم که ببینم نویسنده داستان رو چطوری جلو میبره و نظرش چیه، بعد اون خودمم نظرمو میگم.

ولی من واقعا با آبلوموف موافقم که پیگیری اخبار رو بیهوده میدونه!
خواندن اخبار فقط باعث استرس میشه حالا چرا نویسنده پیگیری نکردن اخبار را نشانه تنبلی میدونه، نمیدونم!!!!

خیلی جزییات داره ولی در کمال تعجب اصلا اذیتم نمیکنه و باعث شده خیلی دوسش داشته باشم حتی از اینکه دارم هی میخونمش ناراحت بشم چون باعث میشه تموم بشه :(

فک کنم اینکه آبلوموف درک میکنم و میفهممش و حتی خودمو در اون میبینم نشونه خوبی نباشه!!!!

چرا نویسنده یه قسمتایی به شخصیت میگه "ایلیا ایلیچ" و بعضی جاها بهش میگه "آبلوموف" ؟