Robert Khorsand’s Reviews > کلیدر، جلد اوّل و دوّم > Status Update
Robert Khorsand
is on page 282 of 617
مرد هرچند کهنه‌کا� و روزگار چشیده، باز هم اگر شده برای دمی احساس تنهایی می‌کن�.
دشوارترینِ مردان هم بی نیاز از نرمش و مهر نیستند. چنین است که گاه نباید شاخ در شاخشان گذاشت. این گاوانِ زخمی، انگشتانی می‌طلبن� تا به نرمی پیشانی‌شا� را بخاراند و لبانی را می‌خواه� که نوای نرمی را بیخِ گوششان نجوا کند.
— Apr 26, 2021 12:54PM
دشوارترینِ مردان هم بی نیاز از نرمش و مهر نیستند. چنین است که گاه نباید شاخ در شاخشان گذاشت. این گاوانِ زخمی، انگشتانی می‌طلبن� تا به نرمی پیشانی‌شا� را بخاراند و لبانی را می‌خواه� که نوای نرمی را بیخِ گوششان نجوا کند.
22 likes · Like flag
Robert’s Previous Updates
Robert Khorsand
is on page 499 of 617
فرمان‌ها� سه گانه� خفت‌گیر� در بیابان:
کور شو! کر شو! دور شو!
کور شو، اخطار نخست است. معنی آشکارا دارد یعنی چشم‌های� را ببند تا مرا نبینی.
کر شو، اخطار دوم است. یعنی گوش‌های� رو ببند تا صدای من را بخاطر نسپاری.
دور شو، اخطار نهایی‌س�. یعنی خون و جانِ تو دست خودت هست و اگر می‌خواه� زنده بمانی مالت رو بگذار و فرار کن.
پ.ن: خودم رو تنها در بیابان سوار شتر در گرگ و میش تصور کردم، یهو صدایی شنیدم: کور شو 😨
— Apr 30, 2021 02:18PM
کور شو! کر شو! دور شو!
کور شو، اخطار نخست است. معنی آشکارا دارد یعنی چشم‌های� را ببند تا مرا نبینی.
کر شو، اخطار دوم است. یعنی گوش‌های� رو ببند تا صدای من را بخاطر نسپاری.
دور شو، اخطار نهایی‌س�. یعنی خون و جانِ تو دست خودت هست و اگر می‌خواه� زنده بمانی مالت رو بگذار و فرار کن.
پ.ن: خودم رو تنها در بیابان سوار شتر در گرگ و میش تصور کردم، یهو صدایی شنیدم: کور شو 😨
Robert Khorsand
is on page 375 of 617
به پایان آمد جلد اول، حکایت حالا حالاها باقیست، این قصه سرِ دراز دارد 😁
— Apr 27, 2021 03:30PM
Robert Khorsand
is on page 176 of 617
دل زن شکاک است و دماغش مثلِ تازی‌ها� شکاری بوها را می‌شناس�.
— Apr 25, 2021 12:50PM
Robert Khorsand
is on page 115 of 617
آخر پرده‌ها� دلِ آد� از آهن که نیستند!
به نگاهی درهم می‌ریزن�!
گاه چنین است که تابِ کلامی را نمی‌شو� آورد. بندِ دل می‌لرز�.
در این میان گناه را پای که باید نوشت؟
— Apr 24, 2021 03:05PM
به نگاهی درهم می‌ریزن�!
گاه چنین است که تابِ کلامی را نمی‌شو� آورد. بندِ دل می‌لرز�.
در این میان گناه را پای که باید نوشت؟
Robert Khorsand
is on page 31 of 617
سفر به دنیای کلیدر برای من شیرین و پرحرارت آغاز شده و بر خلافِ انتظارم کتاب اصلا سخت‌خوا� نیست.
به خوبی می‌دان� که در ابتدای سفری هستم بس طولانی که راهِ آن پر از شیب، ناهمواری و سنگلاخ است اما از اعماقِ قلبم احساس می‌کن� که این سفر سفری‌س� فراموش نشدنی �
— Apr 23, 2021 11:10AM
به خوبی می‌دان� که در ابتدای سفری هستم بس طولانی که راهِ آن پر از شیب، ناهمواری و سنگلاخ است اما از اعماقِ قلبم احساس می‌کن� که این سفر سفری‌س� فراموش نشدنی �
Comments Showing 1-9 of 9 (9 new)
date
newest »
newest »
message 1:
by
Kianoush
(new)
Apr 26, 2021 09:33PM
آقا مشتاق شدم بخونم. عجب نثری
reply
|
flag
Kianoush wrote: "آقا مشتاق شدم بخونم. عجب نثری"آقا من اصلا در حدی نیستم که از کتاب تعریف کنم فقط می‌گ� خواندنِ این کتاب برای اهلِ کتاب واجبه، اصلا دنیاشون بعد شروع خوندنِ کتاب عوض میشه و نظرشون به کل در مورد نویسنده‌ها� ایرانی عوض میشه. مورد آخر اینکه به دلیل حجم کتاب خواندنش برای هر خواننده وقت خاص خودش رو میطلبه اما پیشنهاد می‌کن� حتما در برنامه‌ریز� خودت یه تایمی رو برای خوندنش تخصیص بدی
هعیییی... یک زمانی شیر سلطان بودیم... حالا شدیم گاو زخمی 😣😬😬ا
Ali wrote: "هعیییی... یک زمانی شیر سلطان بودیم... حالا شدیم گاو زخمی 😣😬😬ا"آقااااااااا😂 یعنی عالی بود😁 حالا بذار ببینیم در گذر زمان نظر آقای دولت آبادی در مورد زن و مرد عوض میشه یا نه چون تا اینجا که اواخر جلد اوله زن‌ه� رو تازی شکاری خطاب کرده که شکاک هستند و دماغشون همه چیزو بو میکشه و مردها رو گاو زخمی🙊
خیلی عالی هستش ...همین دو سه ماه پیش تمومش کرد
واقعا برای مدتی داشتم باهاش زندگی میکردم
Pooria wrote: "خیلی عالی هستش ...همین دو سه ماه پیش تمومش کرد
واقعا برای مدتی داشتم باهاش زندگی میکردم"
به نکته� درستی اشاره کردی. به معنی واقعی خود زندگیه و سطر به سطر کتاب به ما میگه من موجودی زنده‌ا�. خیلی حس خوبی بهم می‌د� کتاب
Soheil wrote: "Kianoush wrote: "آقا مشتاق شدم بخونم. عجب نثری"آقا من اصلا در حدی نیستم که از کتاب تعریف کنم فقط می‌گ� خواندنِ این کتاب برای اهلِ کتاب واجبه، اصلا دنیاشون بعد شروع خوندنِ کتاب عوض میشه و نظرشون ب..."
مرسی از راهنمایی�
ممنون که گزیده‌های� از این شاهکار را می‌نویسی�. کلیدر از آن کتابهایی‌س� که می‌خواه� در میانسالی هم دوباره بخوانمش.� فکر می‌کن� برداشتم از آن با آنچه از خواندنش در بیست و چند سالگی برداشته‌ا� بسیار متفاوت باشد.
هستی wrote: "ممنون که گزیده‌های� از این شاهکار را می‌نویسی�. کلیدر از آن کتابهایی‌س� که می‌خواه� در میانسالی هم دوباره بخوانمش.� فکر می‌کن� برداشتم از آن با آنچه از خواندنش در بیست و چند سالگی برداشته‌ا� بسیار ..."اولا که خیلی خوشحالم که تجربه� خواندنش رو داشتید و دوما همانطور که در بالا به دوستانِ دیگر نیز گفتم فکر می‌کن� این حستون درسته و بخاطر زنده بودنِ کتاب هست و از آنجایی که زندگی در سطر به سطر کتاب در جریانه و کلی شخصیت با سلایق مختلفِ ما آدم‌ه� در کتاب موجوده ما در تمام سنین می تونیم خودمون رو در کنار شخصیت‌ه� بگذاریم و باهاشون زندگی کنیم. یک مورد دیگر اینکه درسته که من دارم این کتاب رو می‌خون� اما یک حسادت هم به شما می‌ورز� و از نظر من حس قشنگ برای اشخاصیه که کتاب رو خوانده‌ان� چون این نقلِ قول‌ه� برای امثالِ شما همانندِ دیدنِ خوابِ یک اتفاقِ قشنگ هست که در زندگیِ گذشته� شما رخ داده و الان براتون خاطره هست و دلتون تنگشه. 😁
