ŷ

(آگر)’s Reviews > Hunger > Status Update

(آگر)
(آگر) is on page 23 of 134
قد راست کردم، به سراغ گوشه ی تخت رفتم و در بسته ای به تجسس پرداختم تا شاید چیزی برای خوردن بیابم، ولی هیچ چیز پیدا نکردم و به طرف پنجره برگشتم
با خودم فکر می کردم که خدا می داند آیا فایده ای دارد که برای یافتن کاری بروم! آن جواب های رد متعدد، آن نیمه قول ها، آن «نه» های بسیار خشک، آن امیدهای پیاپی جان بخش و برآورده نشده، آن تلاش های تازه که هربار به هیچ ختم می شدند، شهامتم را درهم شکسته بودند
Apr 12, 2016 11:23AM
Hunger

11 likes ·  flag

(آگر)’s Previous Updates

(آگر)
(آگر) is finished
او سمت راستم قدم برمی داشت. احساس عجیبی به من دست داد، احساسی زیبا: آگاهی از حضور دختری جوان. در تمام طول راه نگاهش می کردم. عطر موهایش، عطری که می گسترد این ها همه آمرانه در حس هایم راه می یافتند

می توانستم چهره ای پر، اندکی رنگ پریده را از پس تور صورتش ببینم و سینه ای که با هر نفس بالا و پایین می رفت. فکر تمام درخشش های نهفته که وجودشان را حس می کردم در من انقلاب خاطر به وجود می آورد، به نحوی ابلهانه و
Apr 17, 2016 07:35AM
Hunger


(آگر)
(آگر) is on page 41 of 134
دوباره فکر تقدیر وجودم را اشغال کرد. این کارش را که هربار به دنبال کاری می گشتم حایل می شد و هر زمان که فقط نان شبم را می خواستم همه چیز را خراب می کرد، مطلقا غیرقابل توجیه می دانستم
تقدیر اگر گمان می کرد که با شکنجه دادنم از طریق انبار کردن ناکامی ها بر سر راهم، من را به خود نزدیک تر و بهتر می کند، می توانستم برایش تضمین کنم که مرتکب اشتباه می شود. سر به سوی آسمان برمی داشتم و تقریبا از فط غرور و ستیزه جویی
Apr 13, 2016 06:50AM
Hunger


No comments have been added yet.