ŷ

در کوچه‌باغها� نشابور Quotes

Rate this book
Clear rating
در کوچه‌باغهای نشابور در کوچه‌باغها� نشابور by محمدرضا شفیعی کدکنی
452 ratings, 3.79 average rating, 34 reviews
در کوچه‌باغها� نشابور Quotes Showing 1-2 of 2
“به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
- دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟
- همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم.
به کجا چنین شتابان؟
- به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم
- سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها� به باران
برسان سلام ما را”
محمدرضا شفیعی کدکنی, در کوچه‌باغها� نشابور
“ز خشک سال چه ترسی!
که سد بسی بستند :
نه در برابر آب،
که در برابر نور
و در برابر آواز و در برابر شور ...

در این زمانه ی عسرت،
به شاعران زمان برگ رخصتی دادند
که از معاشقه ی سرو و قمری و لاله
سرودها بسرایند ژرف تر از خواب
زلال تر از آب.

تو خامشی، که بخواند؟
تو می روی، که بماند؟
که بر نهالک بی برگ ما ترانه بخواند؟”
محمدرضا شفیعی کدکنی, در کوچه‌باغها� نشابور