سال بلوا Quotes

7,983 ratings, 4.01 average rating, 953 reviews
سال بلوا Quotes
Showing 1-20 of 20
“هیچ آدمی آدم دیگری نیست. عمر باختهها� عاشق عمر دیگران میشوند� همان جور که خودشان قربانی شدهان� دیگران را هم نابود میکنن�. با حرفها� قشنگ، وعدهها� فریبنده، سلیقهها� یکنواخت، زبانبازی� زبانباز� و همها� دروغ، ظاهر دروغ، خوشگلیها� دروغ، عنوان دروغ.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“با دار و تفنگ که نمیشو� بر مردم حکومت کرد، باید به دادشان رسید، سایه ترس از مرگ هم بدتر است.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“به افسانها� برمیگشت� که دختر پادشاه عاشق مرد زرگر شده بود، اما پسر وزیر او را میخواس� و در تب عشق دختر میسوخ� و دختر در غم عشق مرد زرگر میمر�. چرخه بیسرانجا� و بیسروت� که به هر کجایش میآویخت� آغاز راه بود، و از هر جایش میافتاد� پایان کار.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“کاش آدم بتواند دنیا را بالا بیاورد و اینهم� دروغ و ریا نبیند، دنیا بهدس� دروغگوه� و پشتهماندازه� و حقهبازه� اداره میشو�.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر میشود� نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید، همینجور� دوتا نگاه در هم گره میخور� و آدم دیگر نمیتوان� در بدن خودش زندگی کند.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“چرا ما اینهم� در تیرهبخت� تکرار میشویم� اینهم� جنگ اینهم� آدم برای چیزی کشتهشدهان� که آن چیز حالا دستشان نیست، دست فرزندانشان هم نیست. فقط میجنگیدهان� که چند سالی جنگیده باشند. حالا ما حسرت چیر� میخوریم� همان چیزهایی که درگذشتهه� خون هزاران نفر را به خاطرش ریختهاند�”
― سال بلوا
― سال بلوا
“مگسها� بیجا� آخر فصل را توی هوا میگرف� و میبر� بیرون ولشان میکر�.
-گفتم: چرا نمیکشیشان� اینهم� به خودت زحمت میدهی�
-خوشیما� را به رنج دیگران نمیخری�.”
― سال بلوا
-گفتم: چرا نمیکشیشان� اینهم� به خودت زحمت میدهی�
-خوشیما� را به رنج دیگران نمیخری�.”
― سال بلوا
“کاش میش� با یک باران تند همه کثافته� را شست و برد در عمق زمین، حتماً بعد از طلوع آفتاب همهچی� پاکیزه و براق میشو�.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“چه میدانست� روزبهرو� گرفتارتر میشوم� چه میدانست� مثل سنگریزها� که از کوه فرو میغلت� و در هر چرخش بار برمیدارد� عاقبت به هیئت بهمن بزرگی در درها� دور پهن میشوم� چه میدانست� هرچه دورتر شوم بیچارهت� و درماندهت� میشو�.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“توی این مملکت هر چیزی اولش خوب است، بعد یواشیوا� بهش آب میبندند� خاصیتش را از دست میدهد� واسه همین است که پیشرفت نمیکنی�.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“آدمه� از ترس وحشی میشوند� از ترس بهقدر� رو میآورن� که چرخ آدمها� دیگر را از کار بیندازند وگرنه اینهم� زمین و زراعت و دام و پرنده و نانوآ� هست، بهقد� همه هم هست، اما چرا بهح� خودشان قانع نیستند؟ چرا هیچچی� از تاریخ نمیدانن�.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“به همین سادگی است، آدم اینهم� به خودش مغرور است که خیال میکن� هیچوق� از کار نمیافتد� بعد یکبار� میبین� که دنیا با سرعت دور میشود� و او جامانده است.”
― سال بلوا
― سال بلوا
“«خدا نکند آدم چیزی یا کسی را گم کند، مثل سوزن میشو� که اگر تمام خانه را زیر و رو کنی پیداش نمیکنی� فرش را وجب به وجب دست میمالی� اما نیست. فکرمیکن� خوب، حتماً یکجای� گذاشتها� که حالا یادم نیست، بعد بیآنک� یادت باشد از ته دل فریاد جگرخراشی میکش� و مینشین�.»”
― سال بلوا
― سال بلوا
“این همه رنج این همه زخم و این همه غصه کافی نبود که این همه دار و تیر و تفنگ می ساختند؟”
― سال بلوا
― سال بلوا