What do you think?
Rate this book
272 pages, Paperback
First published February 1, 2019
این خاصیت تاریخ است که پر است از چیزهایی که کسی نمیبیند اما اتفاق میافتن� و وقتی هم که گم میشوند، کک کسی نمیگز�.
تاریخ پر است از مردانی که زنی را نگاه میکنن� از او عکس میگیرند و آه میکشند برایش و زن در غروبی که سایه انداخته بر کوچه سنگ فرش برمیگردد و نگاهشان تلاقی میکند و چیزی اتفاق میافت� در جهان...
تاریخ پر است از این لحظهه�. آدمهای� که میخواهن� ناگهان کار را یکسره کنند و بروند گوشها� و آنقد� زندگی کنند که جوانی بشود خاطرها� دور... خیلی دور...
تاریخ پر است از دختران بیست و هشت سالها� که وقتی ��یجا� میشوند زود فراموششان میکنند و جوری گم میشوند که انگار اصلاً زاده نشده بودند؛ انگار جوان مرده مرضی مسری داشته باشد؛ انگار گناهی باشد که خودش را تکثیر میکند و هر چه زودتر باید در اتوبان تهران ـ قم و در یک قطعه قدیمیت� تنهایش گذاشت.
کشته میشد؟ میمرد؟ مگر فرق میکرد؟ قطعا فرق داشت. قطعا کشته شدن شکوه دیگری داشت. وقتی کسی را میکشی روحش را آماده میکنی برای نبردی بزرگتر، مردگان روح ضعیفی دارند روحی که نجنگیده، روحی که درد نکشیده، زخم برنداشته؛ کشتگان اما رؤیایی دیگر دارند.
گاهی مصیبت اونقد� زیاد میشه که بازمونده بدبخت فرصت مردن و دق کردن هم گیرش نمیآ�.