الان که کتاب بهتره با یه نفر مشورت کنی رو تموم کردم، عمیقا دلم برای لوری گوتلیب تنگ میش�. این کتاب داستان زندگی یه رواندرمانگر� که از زندگی خودش و مرالان که کتاب بهتره با یه نفر مشورت کنی رو تموم کردم، عمیقا دلم برای لوری گوتلیب تنگ میش�. این کتاب داستان زندگی یه رواندرمانگر� که از زندگی خودش و مراجعانش میگ� و بسیار الهامبخشه� نه فقط برای درمانگرها، در کل. دوستم وقتی این کتاب رو پیشنهاد داد، گفت با خوندن کتاب یاد من میافت� و به نظرش شبیه لوری ام. این مدت که کتاب رو گوش میدادم� حس همذاتپندار� زیادی رو با لوری تجربه میکرد� و از اینکه گاهی میتونست� حدس بزنم به مراجعش چی میگ� لذت میبرد�.
+ نسخه� صوتی رو از نشر پدرام گوش دادم و عالی صوتی کردن. تنها مشکلش اینه که کتاب رو به چهار جلد تقسیم کردن در حالیک� کتاب تک جلدیه. نمیدون� چرا این کار رو کردن. به هر حال، نسخه� صوتیش رو توصیه میکن�. -------------------- یادگاری از کتاب: هیچ چیز مثل بیماری باعث نمیشو� که احساس کنیم کنترل اوضاع را از دست دادهای�. حتی اگر پیش از این نیز در اغلب اوقات کمتر از آنچه تصور میکردی� کنترل اوضاع دست ما بوده باشد. ... وقتی مراجع دارم حالم خوب است چرا که ویزیت مراجع احساس رهایی در من ایجاد میکند� پنجاه دقیقها� که کاملا از زندگی خودم در امان میمان�. ... آیا دلم برای خودش تنگ شده یا برای خاطراتش؟ ... در دلسوزی احمقانه افراد بهخاط� اینکه به احساسات دیگران صدمه نزنند، از انجام کاری که واقعا صحیح است امتناع میکنن�... مفهوم متضاد این رفتار، دلسوزی عاقلانه است که به معنای اهمیت دادن به احساسات افراد است اما با این تفاوت که هر زمان لازم شد، به آنه� به شکل دوستانه حقایق تلخ را ارائه نمایی. ... آنه� تو را به فنا میدهند� پدر و مادرت. قصد بدی ندارند اما این کار را میکنن�. ... برای اکثر ما بزرگتری� مشکل این است که نمیدانی� مشکلمان چیست و چرا همواره پایمان در یک چاله میافت�. ... در همه� آدمه� چیزی برای دوست داشتن وجود دارد. ... ایجاد تغییر همسفر فقدان است. نمیتوانی� بدون از دست دادن تغییری به وجود آوریم. ... رواندرمانی درباره� درک خود، به همان شکلی که هستیم صحبت میکند� اما بخشی از درک وجودی خود، تصحیح اطلاعات در مورد خود است. به این معنا که، بیخیا� ِ داستانها� محدود کنندها� که به خودمان درباره� آنچه هستیم القا کردهای� شویم تا در تله� این محدودیته� نیفتیم و بتوانیم زندگی خودمان را پیش بگیریم نه اینکه درگیر آن شیوها� از زندگی شویم که خودمان درباره� زندگیمان حکایت کردهای�. ... تنها در سکوت است که افراد واقعا میتوانن� صدای درونیشا� را بشنوند. صحبت کردن میتوان� افراد را در ذهنشان درگیر نگه دارد و از درگیری با عواطفشان در امان بدارد. سکوت کردن مثل تخلیهٔ سطل زبالهٔ ذهن است. ... رواندرمان� با هر درمانگر متفاوت تجربه� کاملا متمایزی است؛ هیچ دو درمانگری دقیقا مثل هم نیستند. ... رواندرمانگرا� بهجا� اینکه راه درمان را متناسب با مشکل فرد تنظیم کنند، آن را متناسب با خود فرد تنظیم میکنن�. دو مراجع ممکن است مشکل یکسانی داشته باشند؛ مثلا هر دو در روابطشان آسیبپذی� باشند اما رویکرد من با هر کدام متفاوت خواهد بود. ... تردید به معنای از دست دادن امید نیست بلکه به معنای وجود احتمال است. اینکه من نمیدان� بعد از این چه اتفاقی خواهد افتاد و این بیاطلاع� چه هیجان بالقوها� دارد. ... از دست دادن کسی که دوستش دارید، تجربه� عمیق تنهایی را به دنبال دارد؛ چیزی که فقط به شیوه� خاص خودتان میتوانی� طاقتش بیاورید. ... نوعی از تحقیقات دنیل گیلبرت، محقق دانشگاه هاروارد، نشان داد که عملکرد آدمه� در برابر رویدادهای چالشبرانگی� زندگی، از وقایع ویرانگر گرفته تا مصائب مختلف آن، بهتر از آن چیزی است که خودشان پیشبین� میکنن�. باور مردم در ابتدا این است که با بروز این وضعیته� دیگر هرگز توان خندیدن نخواهند داشت، اما خندهه� از سر گرفته میشون�. فکر میکنن� دیگر هرگز کسی را دوست نخواهند داشت، اما عاشق میشون�. خرید معمول مواد غذایی آغاز میشو�. فیلم دیدنه� از سر گرفته میشون�. روابط زناشویی، رقص در عروسیها� پرخوریها� روز شکرگزاری و رژیمها� غذایی که از ابتدای سال جدید میگیرند� همه به تدریج به روال خود باز میگرد�. گاهی مردم وقتی دچار درد و رنجی میشون� به این باور میرسن� که این عذاب برای همیشه ادامه خواهد داشت؛ در حالی که به واقع احساسات ما بیشتر شبیه به سامانهها� بارشی هواشناسی عمل میکن�. از یک سو میآی� و از سوی دیگر خارج میشو�. صرف اینکه در این دقایق یا ساعات یا امروز دچار ناراحتی هستید، به این معنا نیست که ده دقیقۀ دیگر یا امروز بعد از ظهر یا هفتۀ آینده نیز چنین احساسی خواهید داشت. هر آنچه در وجودتان احساس میکنید� از اضطراب گرفته تا نشاط و عذاب، سروکلها� باز پیدا میشو� و دوباره نیز از بین میرو�. ... وظیفه� ما برای رازداری مراجعینمان با مرگ آنه� پایان نمییاب�. ... برای بسیاری از آدمها� ورود به اعماق افکار و احساساتشان، چیزی شبیه به پا گذاشتن در دل یک کوچه� تاریک است که دوست ندارند به تنهایی قدم در آن بگذارند. مراجعه� آدمه� به رواندرمانی� به منظور یافتن یک همراه برای ورود به چنین جایی است. ... رواندرمانگرا� همواره در حال خطر کردن به منظور منفعترسان� به مراجعین خود هستند. آنه� در کسری از ثانیه تصمیماتی با این فرض اتخاذ میکنن� که این تصمیم بیش از آنکه به مراجع لطمها� تحمیل کند، به نفع او تمام میگرد�. ... کار رواندرمان� مسیری از پیش تعیین شده و مشخص ندارد و بعضی اوقات تنها راه بیرون کشیدن مراجع از درگیریها� از مسیر همین خطر کردنه� میگذر� و رواندرمانگ� مجبور است از محدوده� امنیت خود خارج شود. ... در رواندرمان� به مراجع میگویی� بیا با هم داستانت را ویرایش کنیم....more
اگر با رویکرد تحلیل رفتار متقابل آشنا هستین، این کتاب بهعنوا� یک کتاب خودیاری واقعا عالیه اما اگر اولین کتابیه که میخوای� بخونین، ممکنه گیجکنند� بااگر با رویکرد تحلیل رفتار متقابل آشنا هستین، این کتاب بهعنوا� یک کتاب خودیاری واقعا عالیه اما اگر اولین کتابیه که میخوای� بخونین، ممکنه گیجکنند� باشه و توصیه میکن� با کتاب وضعیت آخر شروع کنین. توضیحات مناسب و کاربردی و راهحلها� مناسب رویکردمحور از امتیازهای این کتابه. خوندنش شدیدا توصیه میش�. -------------------- یادگاری از کتاب: آنه� به طور ناخودآگاه انتظار دارند دیگران همان والد خوبی باشند که هرگز نداشتند. اگرچه به احتمال زیاد به طرف فردی جذب میشون� که به طریقی شبیه والدینی هستند که قادر نبودند نیازها را به اندازه لازم برآورده سازند. ... لازم است درمانگر بدون آنکه زیاد درگیر شود با مراجع همدلی کند و بدون آنکه سنگدل به نظر برسد با او مقابله نماید. ... مانند آن که والد بگوید «نمیتوان� تحمل کنم (که تو این نیازها و خواستهه� را داری)!» غریزه کودک برای زنده ماندن، او را بهسو� تصمیمگیر� ضد و نقیض هدایت میکن�: «چون تو نمیتوان� این وضع را تحمل کنی من با انکار نیازهای خود از تو مواظبت میکن� و بعد تو دیگر ناراحت نخواهی بود و میتوان� از من مواظبت کنی.» ... هیچکس والدین کاملی ندارد. در نتیجه همه ما با مقداری درد حل نشده در بخش «کودک درونی» خودمان بزرگ میشوی�. ... یک قانون «والد» که در یک خانواده سالم وجود دارد و میگوی� «تو باید برای خودت فکر کنی» تاثیر متفاوتی بر روی استفاده از «بالغ» میگذار� در مقایسه با قوانینی که در یک خانواده با اختلال رفتاری وجود دارد و میگوی� «تو نباید همه چیز را بدانی» و «همیشه باید به افراد قدرتمند احترام بگذاری». وقتی «کودک» با چنین قوانین محدود کنندها� روبرو میشو� ممکن است تصمیم بگیرد استفاده از «بالغ» را محدود کند: نمیخواه� درباره آن فکر کنم! ... مداخله رفتاری ابزار قدرتمندی است به این ترتیب که از مراجع بخواهیم طوری رفتار کند که گویی نیاز و احساسی را ابراز میکن� که ما تصور میکنی� در او وجود دارد. این کار مراجع را قادر میساز� یک چرخه سالم شامل احساس یک نیاز بیان متناسب آن و ترتیب دریافت پاسخ سالم را مجددا تشکیل دهد. ... بخشی از دلیل اینکه همیشه احساس بدی داری این است که تو همان رفتار بدی را که والدین با تو میکردن� با خودت میکن�. ... عزاداری کردن طبیعی است، حتی زمانی که چیزی را از دست دادهای� و برایتان خوب نبوده است. ... برای «کودک بالغی» که از مدته� قبل تصمیم گرفته است که نه تنها خودش باید همه کارها را انجام دهد بلکه باید چنین به نظر بیاید که به کمک هیچ کس نیاز ندارد حتی فکر کردن درباره کمک خواستن از دیگران مشکل است. «کودکان بالغ» از قبول ضعف خود میترسن�. ... اگر درمانگری به خود اجازه انجام کاری را ندهد، مشکل خواهد توانست به درمانشوند� اجازه موثر انجام آن را بدهد. ... وقتی شما ببینید درمانگر از خود مراقبت میکند� کودک درونی شما اطمینان حاصل میکن� که درمانگر مانند والدین نیست و شما مجبور نیستید از او مراقبت نمایید. ... والدی که دارای نیازهای عاطفی باشد ممکن است به طفل خود به صورت منبع ارضاکننده نیازهای خود نگاه کند. در چنین صورتی، رفتارهای والد بر روی نیازهای خود متمرکز میگرد� نه نیازهای طفل....more
تمام درمانگران تحلیل رفتار متقابل لازمه حداقل یک بار این کتاب رو بخونن. میتونس� کاربردیت� و مفهومت� باشه و انسجامش بیشتر باشه اما در کل خوب بود. دیدمتمام درمانگران تحلیل رفتار متقابل لازمه حداقل یک بار این کتاب رو بخونن. میتونس� کاربردیت� و مفهومت� باشه و انسجامش بیشتر باشه اما در کل خوب بود. دیدم که برخی این کتاب رو برای مطالعه� عادی پیشنهاد میکن�. از دید من برای غیردرمانگران چندان مناسب نیست و استفاده� کمی براشون خواهد داشت ولی متن سختی نداره. + ترجمه جا داشت بهتر باشه. -------------------- یادگاری از کتاب: دکتر اریک برن پیشنوی� زندگی را چنین تعریف نمود: «طرحی از زندگی که در زمان کودکی ریخته میشود� توسط والدین تقویت، و با اتفاقه� و حوادث بعدی توجیه میگرد� و بیشترین میزان نمود آن در انتخابها� (مهمی) است که در زندگی (تحت فشار) به عمل میآوری�.» ... کار تحلیل پیشنویس� آزاد کردن مردم از اجبارشان برای تجربه دوباره این موقعیت و شروع مسیر دیگری است. ... عملکرد اصلی درمان در تحلیل پیشنویس� «اجازه» است. ... والد حمایتگر به کودک اجازه میده� خودش باشد؛ آزادانه صحبت و حرکت کند، کشف کند، و از قید و اجبار بهراحت� رها شود. ... ست� رازگونه موقعیتی است که فرد به دیگران اجازه میده� که به او ظلم کنند زیرا فریبی را میپذیر� که این ظلم را توجیه میکن�. ... من بیشتر به پاسخ این سؤال علاقهمند�: «برای رها شدن از این تصمیم که هیچوقت به دیگران اعتماد نکنی الان میخواه� چه کار کنی؟» و آن را به این سؤال ترجیح میده� که «آیا تصمیمگیر� تو برای اعتماد نکردن به هیچکس، نتیجه بازدارنده مادری است یا بازدارنده پدری؟» ... اسناد و بازدارندهها� اساسی از یکی از والدین نتیجه میشو� و اغلب والدین جنس مخالف منبع آن هستند. سپس، والدین همجنس به کودک یاد میدهن� چگونه با این بازدارندهه� و اسناد مطابقت نماید. ... وقتی کسی پیشنوی� ندارد بدین معنی است که از هیچ تصمیم ابتدای کودکی، نابالغانه و زودهنگام تحت تأثیر فشار، پیروی نمیکن�. ... آموزش اولیه� زندگی حملها� سیستماتیک به سه پتانسیل اولیه انسانی را در بر دارد: توان بالقوه برای صمیمیت، یعنی توانایی دادن و دریافت عشق انسانی؛ توان بالقوه برای آگاهی، یعنی توانایی درک دنیا و آدمهایش� و توان بالقوه برای خودجوشی، یعنی توانایی بیان آزاد و شادمانه کودک طبیعی. من نتیجه این سه آموزش اولیه را بیعشقی� بیفکری� و بیلذت� مینام�. ... پروفسور کوچولو یا بالغ در کودک، که شهود نیز نامیده میشود� برای پردازش و ذخیره اطلاعاتی که کدگذاری نشدهان� مناسبت� است؛ اطلاعاتی که همچنان، میتوا� گفت نرم، بیشک� و مبهم است، اما با این حال بینهای� مفید میباش�. ... اگر به شهود خود بیش از حد اعتبار بدهیم و آن را از طریق بازخورد تعدیل نکنیم، شاید به سمت غیرواقع پیش برویم. حتی اگر بدانیم شهود ما تقریبا همیشه درست است، مهم است که با دقت از آن استفاده کنیم. ... فرد در نقش قربانی احساس درماندگی و شرمساری میکند� در نقش ناجی احساس گناه و در نقش ستمگر احساس خشم. ... قدرت عشقورزی� یعنی قدرت ارتباط موفق با سایر انسانها� قدرت تفکر، یعنی ظرفیت درک و فهم دنیا؛ قدرت لذت بردن از خود، یعنی ظرفیت تجربه و استفاده کامل از جسم و احساسات. ... هر تبادل ناجی - قربانی سرانجام منجر به تبادل ستمگر - قربانی میشو�. ... مبنا� منحصر به فرد رابطه عشقی بین مرد و زن، تقریبا همیشه، ارتباط کودک به کودک است. اغلب جذابیت کودک به کودک، جنسی بوده و عشقی است که در آغاز دو نفر را به سمت هم میکشان�. ... وقتی یک فرد دیگر را نجات میدهی� که ۱. برای او کاری را انجام میدهی� که واقعا تمایلی به انجام دادن آن نداریم. ۲. در کمک به او بیش از پنجاه درصدِ تلاش لازم را ما به عهده میگیری�. ... لازم است مردم بازدارندههای� که در امر تأمین نوازش مداخله میکنن� را از بین ببرند - درخواست نوازش، پذیرش آن، دادن نوازش، رد نوازشها� ناخواسته، و خودنوازشگری همه اجازههای� هستند که ایجاد نوازش میکنن� و نهایتا موجب رهایی از افسردگی میشون�. ... مهم است که فرد یاد بگیرد برای نوازش، چیزی که میخواه� (و چیزی که از او خواسته میشو�) را درخواست کند (و بدهد)....more
این کتاب رو بعد از وقتی نیچه گریست، از همه� آثار یالوم که تا الان خوندم بیشتر دوست داشتم. یالوم با نبوغش، دو رویکرد سنتگرا� در چارچوب رو با انسانی ِ این کتاب رو بعد از وقتی نیچه گریست، از همه� آثار یالوم که تا الان خوندم بیشتر دوست داشتم. یالوم با نبوغش، دو رویکرد سنتگرا� در چارچوب رو با انسانی ِ منعطف در تقابل قرار مید� و به واسطه� چند داستان موازی ما رو باهاشون آشنا میکن�. به نظرم یالوم توی این کتاب، مخصوصا بهواسطه� ارنست، شخصیت خودش رو در اوایل درمانگریش نشون مید�. کتابی که قطعا به هر درمانگری توصیه� میکن� و خودم بینهای� ازش لذت بردم و بهرهمن� شدم؛ اما در مورد سایر افراد، نمیدون� چقدر مفید باشه و شاید کمی پراکنده به نظر برسه. -------------------- یادگاری از کتاب: ارنست همیشه فکر میکر� اگر نیازی به پول نداشت، باز هم رواندرمان� میکر�. ... کارل راجرز میگف�: وقتت رو برای آموزش درمانگران هدر نده، بهتره که زمان رو صرف انتخاب اونه� کنی. ... تکنیک من کنار گذاشتن تمام تکنیکهاس�! و من فقط باهوش نیستم دکتر لش. این اولین قانون یک درمان خوبه! و اگه تو هم درمانگر شدی باید قانون تو هم باشه. سعی کردم بیشتر انسانی باشم و کمتر ماشینی. ... تو نمیتون� انگ رو درمان کنی، تو باید انسان پشت برچسب رو درمان کنی. ... من یک درمانگر دیگه�. ناجی ضمایر گم شده. تسلیم شدن در مورد بیمار رو رد میکن�. خودم رو میکشم� خودم رو به خطر میندازم� هر کاری میکن� تا بیمار رو نجات بدم. این در مورد کل طول حرفه� صادقه. ... مارشال اشتریدر گفته بود ظهور شوخیها� فرعی در درمان اغلب نشانه� خوبی است. ... موضوع سادهایه� زن باید به چشمان مرد نگاه کنه و برای چند دقیقه خیره بمونه. همه� همین. ... گفته شده که هدف درمان اینه که یک نفر مادر و پدر خودش باشه. من فکر میکن� ما میتونی� همین رو همترا� با مشاوره بگیریم. هدف اینه که مشاور خودت بشی. ... گذشته بخشی از خودآگاه حال حاضر توئه. عینکی رو درست میکن� که تو از طریق اون حال حاضر رو تجربه میکن�. اگه بخوام كامل بشناسمت، باید چیزی رو که میبین� ببینم. ... تصمیمها� بد اینطوری نظام پیدا میکن�: با متقاعد کردن خودت که هیچ چاره� دیگها� وجود ندارد. ... خود را تا جایی آشکار کن که برای بیمار مفید است. ... بیا سعی کنیم سوالت رو درک کنیم. به من بگو واقعا چه چیزی از من میپرسی� و چرا؟ ... یونگ میگ� درمانگر باید برای هر بیمار یک زبان درمانی جدید اختراع کنه. ... روی احساسات بدت و روی ویلی تمرکز کن و بذار افکارت آزاد باشن. هر چیزی رو که به ذهنت میرس� بگو. سعی نکن پیشداور� کنی یا چیزهایی که معنا دارن رو انتخاب کنی. سعی نکن به چیزی معنایی ببخشی. فقط بلند بلند فکر کن....more
اسم این کتاب جوری انتخاب شده که این تصور رو ایجاد میکن� که انگار یک کتاب خودیاریه. حتی نوع بیان اریک برن به واسطه اعتتقادش به اینکه تحلیل رفتار متقاباسم این کتاب جوری انتخاب شده که این تصور رو ایجاد میکن� که انگار یک کتاب خودیاریه. حتی نوع بیان اریک برن به واسطه اعتتقادش به اینکه تحلیل رفتار متقابل رو میش� آموزش داد، باعث شده این کتاب چیزی اون وسط باشه یعنی نه یک کتاب تخصصیه نه خودیاری و به نوعی هر دوشه.
من معمولا با کتابها� بلاتکلیف چندان خوب ارتباط برقرار نمیکن�. خود بیان اریک برن هم چندان منسجم و منظم نیست اما با همه� اینها� مطالعه این کتاب برای متخصصانی که رویکرد تحلیل رفتار متقابل دارن یک الزامه. بعضی نکاتی که اریک برن در مورد نمایشنامهه� و پیشنوی� زندگی در این کتاب اشاره میکن� واقعا مهم هستن و جای دیگه پیدا نمیش�.
در کل، این کتاب اصلا کتاب خودیاری مناسبی نیست. آشنایی قبلی با مفاهیم تحلیل رفتار متقابل نیازه و متن غیرمنسجم و گاه گیجکنندها� داره. همچنین برای مخاطب غیرروانشناس، خطر برچسبزنیها� غیرضروری وجود داره.
امتیازم به کتاب ۳.۵ بود که به بالا گردش کردم....more
خیلی خوب بود ولی جا داشت بهتر باشه. به نظرم برای خواننده� غیرروانشناس گاهی سخت و مبهمه. جزء کتابهایی� که درمانگران تحلیل رفتار متقابل بهتره از دست ندخیلی خوب بود ولی جا داشت بهتر باشه. به نظرم برای خواننده� غیرروانشناس گاهی سخت و مبهمه. جزء کتابهایی� که درمانگران تحلیل رفتار متقابل بهتره از دست ندن. -------------------- یادگاری از کتاب: هر نوع عملی که درک حضور دیگری در آن وجود داشته باشد نوازش نامیده میشو�. ... داستان شاه پریان کودکان را شدیدا فریب میده�. این داستانه� به ما میآموزن� که اگر بخواهیم اتفاق خوبی برایمان پیش بیاید، باید به حد کافی قربانی باشیم تا مستحق آن اتفاق خوب باشیم. ... وظیفه� یک درمانگر تحلیل رفتار متقابل این است که «بیمار را شفا بخشد» نه اینکه فقط به او کمک کند تا پیشرفت کند. ... متخصصین تحلیل رفتار متقابل میگوین�: «شما برای اینکه بهتر شوید لازم نیست بیمار باشید. شما نباید حتما معلول، محروم و یا پریشان باشید تا از درمان بهرهمن� شوید. در واقع حتی لازم نیست که مشکلاتی داشته باشید. شما میتوانی� یک انسان با کنشها� متناسب و کارآمد باشید و به درمان روی آورید صرفا به خاطر اینکه بیشتر از زندگی بهره ببرید....more
یالوم تو این کتاب قراره دیدگاه اگزیستانسیال یا وجودگرایی رو توضیح بده و فصلها� کتاب به موضوعات اصلی این نظریه میپرداز�: مرگ، آزادی، تنهایی، پوچی. کتایالوم تو این کتاب قراره دیدگاه اگزیستانسیال یا وجودگرایی رو توضیح بده و فصلها� کتاب به موضوعات اصلی این نظریه میپرداز�: مرگ، آزادی، تنهایی، پوچی. کتاب برای من انسجام کمی داشت. گرچه مفاهیمی که بهش میپرداخ� کاملا مورد علاقه� من بودن، اما چندان به پختهت� شدنش تو ذهنم کمک نکرد. یالوم تو این کتاب به حدی از این و اون نقل قول میکنه� مثالها� طولانی میزن� و تو مقایسه� نظریه� اگزیستانسیال با بقیه� نظریهه� پیش میر� که آدم لابهلاشو� گم میش� و سخته نظریه� اگزیستانسیال به طور مجزا رو درک کرد. من تو کتابها� غیرمستقیم یالوم بیشتر این نظریه رو درک کردم تا این کتاب که بار معرفی مستقیم رواندرمان� اگزیستانسیال رو به دوش میکش�. همچنین مخاطب این کتاب نامشخصه. به نظرم این کتاب برای درمانگران پیش پا افتاده و برای افراد غیرروانشناس ممکنه سنگین باشه. در مجموع فصل تنهایی رو بیشتر از بقیه� فصله� دوست داشتم و نسبتا بیشتر تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. ----------------------- یادگاری از کتاب: آزادی در مفهوم اگزیستانسیالش، فقدان ساختار خارجی است. ... هر چقدر به یکدیگر نزدیک شویم، همیشه فاصلها� هست. ... این چهار دلواپسی غایی - مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی - بدنه� روانپویهشناس� اگزیستانسیال را شکل میدهن�. ... فقط یک مکان و زمان موجود نیست، بلکه به تعداد افراد، مکان و زمان وجود دارد. ... رواننژند� راه پرهیز از نیستی ست با پرهیز از هستی. ... هدف رواندرمان� این است که بیمار را به مرحلها� برسانی که بتواند آزادانه انتخاب کند. ... کانون کنترل بیماران بهبود یافته از بیرون به درون تغییر مکان میه�. ... اگر فرد میخواه� رابطها� حقیقی با دیگری برقرار کند، حقیقتا به دیگری گوش فرا دهد: گفتارها و رفتارهای قالبی و توقع از دیگری را کنار بگذارد و اجازه دهد پاسخ دیگری به او شکل دهد. ... یکی از بنیادیتری� اصول مزلو این بود که انگیزه� اساسی انسان یا به سوی کاستی است یا به سوی رشد. ... «عشق کاستی مدار» عشقی «خودخواهانه» یا «عشق نیاز» است، در حالی که «عشق هستی مدار» (عشقی که بر پایه ی هستی و موجودیت دیگری بنا میشو�)، «عشق عاری از نیاز» یا «عشق عاری از خودخواهی» ست. ... عشق جدا بودن ما را از میان نمیبر� زیرا این مسأله یکی از مسلمات هستی ست و میتوا� با آن روبهر� شد، ولی نمیتوا� آن را زدود و محو کرد. ... عش� بالغانه «یگانگی به شرط حفظ تمامیت و فردیت است... در عشق این پارادوکس وجود دارد که دو موجود یکی میشون� و باز دو موجود میمانن�.» ... وقتی فرد بر خودمداری غلبه میکند� نیاز دیگری به اندازه� نیاز خودش اهمیت مییابد� و کمک� مفهوم عشق از «مورد عشق بودن» به «عشق ورزیدن» تغییر میکن�. ... عشق کودکانه از این قانون پیروی میکن� که دوست دارم چون دوستم دارند. قانون عشق بالغانه این است: دوستم دارند چون دوست دارم. عشق رشدنايافته میگوی�: دوستت دارم چون به تو نیاز دارم. عشق بالغانه میگوی�: به تو نیاز دارم چون دوستت دارم. ... انسان بودن به معنای تنها بودن است. پیشرفت در جهت انسان شدن به معنای کشف شیوهها� نوین برای آرام گرفتن در تنهایی خویش است. ... رواندرمان� فرآیندی چرخها� است که از تنهایی آغاز میشو� و به رابطه میانجام�. ... درمانگر به «تو» بیمار علاقهمن� است، نه فقط «تو» حاضر، بلکه «تو» بالقوه و نهفته و غیرفعال....more
به نظرم کتاب هیچ نظمی نداشت و نویسنده چند تا از مراجعها� رو بر اساس نظریه� TA توضیح داده بود که سازمانیافت� نبود و چیز خاصی به من یاد نمیدا�. از کبه نظرم کتاب هیچ نظمی نداشت و نویسنده چند تا از مراجعها� رو بر اساس نظریه� TA توضیح داده بود که سازمانیافت� نبود و چیز خاصی به من یاد نمیدا�. از کل کتاب فقط متن پایین رو خیلی دوست داشتم. -------------------- یادگاری از کتاب: بیماران از من خواهند پرسید «چگونه باید بدانم که خوب شدهام؟� و من هم پاسخی از «بالغ» میگوی� «خب، از «کودک» کوچولوی درونت بپرس که آیا با خودش احساس راحتی دارد یا خیر و این پاسخ سوال توست.»...more
این کتاب در واقع شامل دو بخشه. تو بخش اول فرانکل از تجربه� زندگی شخصیش به عنوان یه انسان تو اردوگاه کار اجباری تو زمان جنگ جهانی دوم و ستمها� نازی�این کتاب در واقع شامل دو بخشه. تو بخش اول فرانکل از تجربه� زندگی شخصیش به عنوان یه انسان تو اردوگاه کار اجباری تو زمان جنگ جهانی دوم و ستمها� نازیه� میگ�. بخش دوم فرانکل رو به عنوان یه درمانگر میبینی� که در مورد معنادرمانی توضیح مید�. به نظرم در مجموع این کتاب خیلی ارزشمنده و حقیقتی رو به ما میگ� که عبارته از: در زندگی هر کدوم از ما معنایی وجود داره که اگر بخوایم میتونی� کشفش کنیم. این کار از راهها� مختلفی میتون� انجام بشه که یکی از اون راهه� مراجعه به درمانگر معنادرمانیه که میتون� در این زمینه نقش تسهیلگ� رو داشته باشه. امتیازم به کتاب ۴.۵ ه که به پایین گرد ش میکن�. علتش هم اینه که گرچه خیلی دوستش داشتم اما نظم کتاب کم بود و شاید اگر سرفصل یا تیتربندی میشد� حس نظم بیشتری ازش میگرفت�. + ترجمه� کتاب متوسط بود. ----------------------- یادگاری از کتاب: چنانکه نیچه میگوی�: «کسی که چرایی برای زیستن داشته باشد، از پس هر چگونگی نیز برمیآی�.» ... تأثیر رفتار همواره مؤثرتر از کلمه است. ... «معنی» هستی ما ساخته و پرداخته� خود ما نیست، بلکه ما آن را جستجو و کشف میکنی�. ... بنابر روش لوگوتراپی، معنا را به سه شیوه میتوا� کشف کرد: ۱. با انجام کاری ارزشمند، ۲. با تجربه� ارزش والا، ۳. با تحمل درد و رنج. ... هیچکس توان آن را ندارد جز از راه عشق به جوهر وجود انسانی دیگر، آگاهی کامل یابد. ... در لوگوتراپی عشق عاملی پدیدهزا� نیست، که از سائق یا غریزه� جنسی مشتق شده باشد. همچنین عشق شکل اعتلا یافته� میل جنسی نیز نیست بلکه خود مانند میل جنسی پدیدها� اصلی و بنیادی است. ... رنج معنایی نخواهد داشت اگر ضرورتی نداشته باشد. ... فلسفه� کنونی ما درباره� بهداشت روان بر این پایه استوار شده است که مردم باید شاد و خوشحال زندگی کنند و غم و اندوه نشانه� ناسازگاری و عدم انطباق با زندگی است. این اعتقاد و نظام ارزشه� باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتنابناپذی� دارند مسئول بداند. زیرا این شیوه� اندیشه موجب میشو� که افراد دردمند به خاطر اینکه شاد نیستند، اندوهناکت� نیز بشوند. ... شاید لوگوتراپی این ویژگی بیمارگونه حاکم بر فرهنگ کنونی امریکا را تغییر دهد، تا کسانی که قابل درمان نیستند و رنج میبرن� فرصتی بیابند به جای اینکه از دردهای خود «بنالند»، به آنه� «ببالند»، زیرا اینگون� بیماران فعلا نه تنها غمگین و اندوهناکاند� بلکه بار این اندوه را نیز به دوش میکشن� که چرا شاد نیستند. ... لذت باید محصول باشد نه هدف. ... لوگوتراپی تکنیک خود را بر اصلی که آن را «قصد متضاد» نامیده است، استوار گردانید. در این روش از بیمار مبتلا به ترس و دلهره خواسته میشو� حتی برای یک لحظه هم که شده وقوع آنچه را که به شدت از آن بیم دارد با قصد مفرط طلب کند. ... آزادی اگر در چارچوب مسئولیت قرار نگیرد، در معرض انحطاط به حد دلخواه خواهد بود. ... آنچه انسانه� را از پای در میآورد� رنجه� و سرنوشت نامطلوبشان نیست بلکه بیمعن� شدن زندگی است که مصیبتبا� است. و معنا تنها در لذت و شادمانی و خوشی نیست، بلکه در رنج و مرگ هم میتوا� معنایی یافت. ... رواندرمانگر هستیگر� تا حدود امکان از به کار گرفتن تکنیکها� گوناگون در کار هستی درمانی خویش پرهیز میکنن�. و بر این باورند که به کار گرفتن تکنیکه� به رابطه درمانی آسیب زده و بیمار را نگران و مضطرب میکن�. ولی یک رواندرمانگ� هستیگر� میبایس� با فنون و تکنیکها� مختلف آشنایی داشته باشد تا هر کجا که به کار گرفتن آنه� بتواند چگونگی «بودن» بیمار را در جهان بهتر و آسانتر� روشن سازد، از آن تکنیک استفاده نماید....more
فرانکل تو این کتاب قصد داره به توضیح معنا درمانی بپردازه و مفاهیم مهم این نظریه رو توضیح بده. این کتاب آشنایی کلی خوبی در مورد این رویکرد مید� اما چندفرانکل تو این کتاب قصد داره به توضیح معنا درمانی بپردازه و مفاهیم مهم این نظریه رو توضیح بده. این کتاب آشنایی کلی خوبی در مورد این رویکرد مید� اما چندان ذهنیتی در مورد شیوه درمان ایجاد نمیکن�. فرانکل تو کتاب نوشتن، داستانپردا� و فیلسوف خوبیه ولی به عنوان یه روانشناس به نظرم چندان خوب عمل نکرده. در واقع خیلی ذهنی و درهم همه چیز رو توضیح داده بود. در مجموع بد نبود. -------------------- یادگاری از کتاب: مفهومی که معنا درمانی از انسان ارائه میده� بر سه پایه استوار است: آزادی اراده، معناجویی و معنای زندگی. ... لذت هرگز هدف تلاشها� انسان نیست، بلکه اثر و یا دقیقت� بگویم اثر جنبی دستیابی به هدف است. ... خودشکوفایی نیز مانند سعادت پیامد یافتن معنای زندگی است. ... انسان هر چه هست به علت هدفی است که برای خود مشخص کرده است. ... آلبرت انیشتین میگوی�: «انسانی که زندگیا� را بیمعن� میپندارد� نه فقط غمگین است، بلکه زیستن هم برایش دشوار میشو�.» ... هیلل که دو هزار سال قبل زندگی میکر� گفته است، «اگر من این کار را نکنم، چه کسی آن را انجام خواهد داد؟ و اگر هم اکنون این کار را نکنم، چه زمانی باید بکنم؟ اما اگر قرار باشد کاری را فقط به خاطر خودم انجام دهم، من چیستم؟» ... در مواردی که معناجویی بینتیج� میماند� لذتطلب� نه تنها منشأ معناجویی بلکه جایگزین آن نیز میشو�....more
این کتاب با استفاده از مفاهیم روانشناسی در تلاشه تا جامعه و فرهنگ ایرانی رو تحلیل کنه. من چندان با قلم نویسنده ارتباط برقرار نکردم و مهمتری� علتش هم ااین کتاب با استفاده از مفاهیم روانشناسی در تلاشه تا جامعه و فرهنگ ایرانی رو تحلیل کنه. من چندان با قلم نویسنده ارتباط برقرار نکردم و مهمتری� علتش هم این بود که به نظرم مخاطب کتاب مشخص نبود. من به عنوان یه روانشناس چیز چندان جدیدی ازش نگرفتم و به عنوان مخاطب غیر روانشناس هم حوصله� با یه عالمه مفاهیم روانشناسی سر میرف�. با این وجود به عنوان شروع تلاش برای درک فرهنگ ایرانی با استفاده از مفاهیم روانشناسی خوب بود....more
کتاب همونطور که از اسمش پیداست، شامل یک سری پرسشها� پیشنهادیه که در موقعیت پیش ازدواج و برای آشنایی بیشتر و عمیقت� میتون� مطرح بشه. پرسشه� در زمینهکتاب همونطور که از اسمش پیداست، شامل یک سری پرسشها� پیشنهادیه که در موقعیت پیش ازدواج و برای آشنایی بیشتر و عمیقت� میتون� مطرح بشه. پرسشه� در زمینهها� مختلف و متفاوتیه و به نظرم میتون� به فرد ایده بده که حتی از دل هر سوال، پرسشها� دیگها� مطرح کنه و کند و کاو رو گسترش بده. به نظرم این کتاب نه فقط برای کسی در آستانه� ازدواج، بلکه برای هر کسی با تصمیم به اینکه روزی ازدواج کنه میتون� مفید باشه چون ذهن آدم رو تحریک میکن� که نیازه چه شناختهای� در مورد خودش داشته باشه و معیارهاش برای ازدواج چه چیزایی هست. همینطور میش� بهتر فهمید که چه چیزهایی رو بعدها نیازه تو طرف مقابل بهش توجه کنه. با این حال ضعف کتاب این بود که گاهی نیاز بود برای بهویژ� بعضی سوالات، مقدمهچین� اتفاق بیفته و بعضی سوالات هم بهتره با احتیاط بیشتری مطرح بشه. در کل، کتاب خوبیه، مخصوصا اگر به عنوان ایده گرفتن برای شناخت خود و طرف مقابل ازش استفاده بشه. ------------------- یادگاری از کتاب: در جست و جوی همسر، نه تنها به دنبال شخصی میگردی� که آیندهما� را با او سهیم شویم، بلکه فردی را میخواهی� که بخشی از گذشتهما� نیز با او مشترک باشد. ... خردمندی گفته است: «هیچکس نمیتوان� بدون اجازه شما از شما سوءاستفاده کند.» ... «احساس خوشبختی، ناشی از انجام کارهایی نیست که دوست داریم، بلکه از دوست داشتن کارهایی است که مجبوریم انجام دهیم.» ویلفرد پیترسن...more
داستان از جایی شروع میش� که درمانگری به اسم جولیوس دچار سرطانی میش� که عمر محدودی رو براش رقم میزن� و این واقعه باعث میش� سری به پروندهها� مراجعاداستان از جایی شروع میش� که درمانگری به اسم جولیوس دچار سرطانی میش� که عمر محدودی رو براش رقم میزن� و این واقعه باعث میش� سری به پروندهها� مراجعان قدیمی بزنه. بین پروندهها� به یکی از مراجعها� به اسم فلیپ برمیخور� که با مشکل اعتیاد جنسی به جولیوس مراجعه میکرد� ولی درمان رو رها کرده و داستان از همینج� شروع میش�. داستان حالت دو بخشی داره و ترکیبی از رمان، روانشناسی و فلسفه ست. بخش داستانی و روانشناسی به نوعی در هم تنیده ست و گاهی تم فلسفی میگیر� اما فلسفه تقریبا جداست و یک فصل در میون به بیان دیدگاه شوپنهاور میپرداز�. فصلها� صرفا فلسفیش برای من نسبتا حوصلهسرب� بود اما بخش داستانیش جذاب بود. به نظرم یالوم میتونس� با کمی تلاش بیشتر، فلسفه� شوپنهاور رو هم در قالب داستان اصلی بگنجونه. به طور کلی، این کتاب در مقایسه با وقتی نیچه گریست، برام یه پله پایینت� بود ولی بسیار ازش آموختم و به ویژه نکات خیلی جالبی در مورد گروهدرمان� داشت. مهمتری� ضعف کتاب از دید من جدا کردن فصلها� فلسفی از داستانی و شخصیتپرداز� متوسط بود. -------------------- یادگاری از کتاب: ما با علاقه� زیاد و نگرانی فراوان، تا حدی که میتوانیم� به زندگی ادامه میدهیم� درست به همان شیوه� دمیدن بر حباب صابون، در حالیک� تردیدی نداریم سرانجام خواهد ترکید. ... فرد هر چه بیشتر عاشق باشد، رفتاری بیشتر عاطفی و محبتآمی� با فرزندان و با همگان خواهد داشت. ... سنهک�: هیچ انسانی، طعم واقعی زندگی را احساس نخواهد کرد، مگر زمانی که برای ترک آن آمادگی داشته باشد. ... هر کس میخواه� همه چیز بشود، نمیتوان� هیچ چیز باشد. ... اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذابآو� روزانه بنگریم، آن را کمتر مختلکنند� خواهیم یافت. ... بدن هر میزان خوابی که نیاز داشته باشد تأمین میکن�. ... افلاطون میگوی� عشق، درون فردی میشکف� که عاشق است، نه درون فردی که عاشق او میشون�. ... هر بار با انسانه� بیرون میروم� در بازگشت احساس میکن� کمتر انسان به حساب میآی�. ... هوشمندی من متعلق به خودم نیست، بلکه به جهان تعلق دارد. ... هیچکس حرفی نزد. نه به این دلیل که حرفی نبود، بلکه چون حرفه� زیاد بودند. ... خوشبخت� نسبی از سه منبع منشعب میشو�: آنچه هستی، آنچه داری، و آنچه به نظر دیگران میآی�. آرتور اصرار دارد که تمرکز باید تنها بر نخستین مورد باشد و نباید بر دومی و سومی، یعنی آنچه داریم و آنچه به نظر دیگران میآییم� سرمایهگزار� کرد، زیرا تسلطی بر آنه� نداریم و آنها از ما گرفته میشون�. ... نجات یک فرد، یعنی نجات همه� دنیا....more
این کتاب همونطو� که از اسمش پیداست، در مورد نظریه� تحلیل رفتار متقابل به قلم صاحب نظریه یعنی اریک برنه. به نظرم کتاب وضعیت آخر خیلی بهتر و سادهت� اصاین کتاب همونطو� که از اسمش پیداست، در مورد نظریه� تحلیل رفتار متقابل به قلم صاحب نظریه یعنی اریک برنه. به نظرم کتاب وضعیت آخر خیلی بهتر و سادهت� اصول نظریه تحلیل رفتار متقابل رو توضیح داده. گرچه من نسخه� صوتی کتاب رو گوش دادم و باید بعدا مجددا به صورت متنی بخونمش. ---------- یادگاری از کتاب: ممکن است در مواردی خاص و سخت، چند ساعت عبوس باشیم یا هفته چند هفته عبوس باشیم ولی نباید ماهه� و ساله� عبوس باشیم....more
این کتاب برای افرادی مناسبه که زیاد کارهاشون رو به تاخیر مینداز� و به مشکل دقیقه نودی بودن دچارن! با ارائه� راهکارهای عملی، استفاده از مثالها� متعدداین کتاب برای افرادی مناسبه که زیاد کارهاشون رو به تاخیر مینداز� و به مشکل دقیقه نودی بودن دچارن! با ارائه� راهکارهای عملی، استفاده از مثالها� متعدد و سادهساز� روند انجام کارها میتون� به افرادی که در سطح متوسط این مشکل رو دارن کمک کنه. البته کسانی که شدیدا با این موضوع درگیرن بهتره به روانشناس مراجعه کنن چون احتمالا حتی خوندن و عمل کردن طبق این کتاب رو به تاخیر مینداز�! داشتن یه همراه و تسهیلگ� میتون� بهتر به روند حل مشکل کمک کنه....more
اولین بار این کتاب رو تو دوره� ارشدم خوندم که جزء منابع درسی محسوب میش� و این بار بعد از چند سال بر محتواش مروری داشتم. باید بگم این کتاب یکی از بهتاولین بار این کتاب رو تو دوره� ارشدم خوندم که جزء منابع درسی محسوب میش� و این بار بعد از چند سال بر محتواش مروری داشتم. باید بگم این کتاب یکی از بهترین کتابها� درمانیه که هر روانشناسی که بخواد از طریق رویکرد شناختی به درمان بپردازه، باید باهاش زندگی کنه... + توصیه� اینه که حتما ترجمه دکتر لادن فتی رو بگیرید چون بسیار روونت� از ترجمه� دکتر حمیدپوره. ---------- یادگاری از کتاب: افرا� معمولا به این دلیل وارد فرآیند درمان روانشناختی میشون� که احساسات، رفتار یا روابط بینفردیشا� مختل شده است نه به این دلیل که «منطقی» فکر نمیکنن�! ... برخ� از افراد هیجانها� ابزاری نشان میدهن�. به بیان دیگر، ابراز هیجان در آنه� با هدف ایجاد پاسخ در دیگران صورت میگیر�....more