به نظر میرس� اولین ریویوی به زبان فارسی “پزشک� قانونی بغداد”ر� دارم مینویس�. دوست داشتم نظر بقیهر� هم درباره� این کتاب بخونم ولی تا چشم کار میکر�به نظر میرس� اولین ریویوی به زبان فارسی “پزشک� قانونی بغداد”ر� دارم مینویس�. دوست داشتم نظر بقیهر� هم درباره� این کتاب بخونم ولی تا چشم کار میکر� فقط ریویوی عربی بود و دو تا هم انگلیسی. از عربیه� که متاسفانه سر در نیاوردم ولی انگلیسیه� هر دو پنج ستاره داده بودن و خیلی خوششون اومده بود. من اما همچنان حیرانم که تکلیفم با این کتاب چیه ...more
مثل همه� داستانها� شرلوک هلمز جالب و سرگرمکنند� بود. ایده� سم گاو رو دوست داشتم ولی چیزی که متوجه نشدم تفاوت رد چرخ جلو و چرخ عقب دوچرخها� که اصلمثل همه� داستانها� شرلوک هلمز جالب و سرگرمکنند� بود. ایده� سم گاو رو دوست داشتم ولی چیزی که متوجه نشدم تفاوت رد چرخ جلو و چرخ عقب دوچرخها� که اصلا چجوری میشه دو تا چرخ پشت سر هم ر� از هم تمایز داد. ...more
نمیدونم این چه اخلاقیه که وقتی میخوام یه کتاب چند جلدی بخونم حتما باید از جلد یک شروع کنم! داستان اینم اینجوری شد که یه روز رفتم کتابخونه، ادونس این سنمیدونم این چه اخلاقیه که وقتی میخوام یه کتاب چند جلدی بخونم حتما باید از جلد یک شروع کنم! داستان اینم اینجوری شد که یه روز رفتم کتابخونه، ادونس این سری از کتابهار� خریدم، اومدم خونه دو تا فصل خوندم دیدم دلم طاقت نمیاره زنگ زدم اینترمیدیتشر� برام فرستادن باز نشستم دو تا فصل از اونر� خوندم دیدم دست و دلم به کار نمیره رفتم المنتریر� از اینترنت دانلود کردم. نشستم پاش و یه کله خوندم. الان خیالت راحت شد؟ دیدی هیچ چیز جدیدی نداشت؟ حالا برو جلد بعدی! ...more
به این کتاب میشه از دو زاویه امتیاز داد: یکی سیاسی و یکی ادبی. از اونجایی که این کتاب در دسته� کتابها� ادبی قرار میگیره منم امتیاز ادبی بهش دادم و ربه این کتاب میشه از دو زاویه امتیاز داد: یکی سیاسی و یکی ادبی. از اونجایی که این کتاب در دسته� کتابها� ادبی قرار میگیره منم امتیاز ادبی بهش دادم و روی قسمت سیاسیا� چشمامر� بستم. وقتی داشتم کتابر� میخوندم هی از دست کارای استاد ماکان و فرنگیس و فرهادمیرزا و بقیه� چپگراها� داستان حرص میخوردم یه وقتایی هم از بلاهایی که سرشون میومد دلم خنک میشد یا حتی دلم میخواس� بدتر از اینا سرشون بیاد ولی از یه جایی حس کردم نباید اینجوری به قضیه نگاه کنم و این یه داستان صرفاً ادبیه که میشه اون قسمتها� سیاسیاشر� نادیده گرفت. داستان عاشقانها� که با ناکامی همراهه و معشوق در انتها از فداکاری عاشقش آگاه نمیشه. شخصیت فرنگیس یکم منر� یاد ناستازیا فیلیپونیا در کتاب ابله داستایفسکی میندازه؛ همون زیبایی، همون عاشقان دلخسته، همون سردرگمی، همون غرور، همون بیهدف� و� دختری که از نگاه بقیه خطرناک و شروره اما در واقع بیپنا� و طردشده است. اینم باید بگم شیوها� که بزرگ علوی ناظم مدرسهر� به فرنگیس ربط داد چندان منطقی و جذاب نبود و به نظرم صرف علاقه� قلبی به یه فردی که هیچ ارتباط خاصی هم باهاش نداشته نمیتونه باعث بشه چندین سال همهچی� رو تحت نظر بگیره تا بخواد به جواب سوالش برسه....more
کتاب “د� کیشوتها� ایرانی� نوشته� “بیژ� عبدالکریمی� رمانی تاریخی در مورد شکلگیر� بهاییت است. اصولاً هر کتابی که تابوشکن باشد و موضوعش چیزی باشد خلافکتاب “د� کیشوتها� ایرانی� نوشته� “بیژ� عبدالکریمی� رمانی تاریخی در مورد شکلگیر� بهاییت است. اصولاً هر کتابی که تابوشکن باشد و موضوعش چیزی باشد خلاف آنچه که در ذهن ما به صورت موروثی و بر پایه� تعصبات و نه تحقیق و تفحص شکل گرفته، برایم جالب است؛ خواه در انتها دیدگاهم را تغییر دهد یا مهر تاییدی بر دیدگاه اولیها� باشد. همیشه شنیده بودم بهایی یعنی انسانِ مرتدِ ناامنِ آسیبزنند� که باید از معاشرت با آنها پرهیز کرد -هرچند که بهاییانی دیده بودم بسیار بیآزا� و محترم- و با اینکه هیچگاه علت مرتد بودنشان یا حتی یکی از تعالیم خلاف دینشان را نمیدانست� اما ناخودآگاه احساس خوبی نسبت به این افراد نداشتم. با خواندن این کتاب فهمیدم بهاییت را شاید نتوان دین دانست اما آیینی بر پایه� ادیان الهی است که گزیدها� به روز شده از اسلام، مسیحیت، یهودیت، دین زرتشت و�. را در خود دارد و حضور این افراد در جامعه با دیگر کیشه� و مذاهب منافاتی نخواهد داشت. با این اوصاف به شخصه ادعاهای علیمحم� باب و حسینعلی نوری را حاصل خلسهها� عرفانی و روحی و اعتمادبهنف� و اعتقاد عمیقِ دینی� این اشخاص میدان� که نه به نیت شیادی بلکه به دلیل باورهای عمیق قلبی مدعی چنین جایگاهی شدند و پیروی از این افراد را نه ارتداد بلکه قدمها� کوچک مثبتی در جهت انسانیت میدان� که لزوماً نه با پیروی از این دین و آیین که با شعور و جهانبینی� درست هر انسانی میسر است....more
باز هم بولگاکف هنرمندانه دست به قلم برد و اثری گیرا و دلنشین به جا گذاشت. کتابی خواندنی در مورد دانشمندی که به صورت اتفاقی اشعها� کشف میکن�. این اشعباز هم بولگاکف هنرمندانه دست به قلم برد و اثری گیرا و دلنشین به جا گذاشت. کتابی خواندنی در مورد دانشمندی که به صورت اتفاقی اشعها� کشف میکن�. این اشعه موجب افزایش سرعت رشد سلولی میشو�. تا قبل از اتمام تحقیقات خبر در جهان میپیچ� و دولت شوروی دانشمند را مجبور میکن� تا تجهیزات را در اختیارشان بگذارد و به دلیل اشتباهات و نواقص فاجعها� رخ میده� که قابل جبران نیست. در نهایت دانشمند با وجود کشفی که میتوانس� منجر به پیشرفت بشریت شود، در نگاه مردم مقصر شناخته شد و در جریان شورش مردمی کشته میشو�....more
این کتاب تحت عنوان “ام� دو بوک� توسط نشر آهور به فارسی ترجمه شده، از اشتباهات نگارشی و ویراستاری کتاب که بگذریم میرسیم به داستان اصلی که برخلاف تصور ااین کتاب تحت عنوان “ام� دو بوک� توسط نشر آهور به فارسی ترجمه شده، از اشتباهات نگارشی و ویراستاری کتاب که بگذریم میرسیم به داستان اصلی که برخلاف تصور اولیها� که جلد کتاب با نوشتن عبارت “سرگذش� تاثیرگذارترین زن تاریخ امپراطوری عثمانی� میده و نحوه روایت راوی که به صورت دفتر خاطرات و از زاویه اول شخص نوشته شده، بر اساس واقعیت نیست و کاملا زائده تخیلات نویسندها�. با این حال شخصیتها� اصلی و احتمالا شخصیتها� فرعی داستان وجود خارجی داشتن. داستان شرح زندگی دختری فرانسویه که در دریا اسیر دزدان دریایی الجزیره میشه و بیگ الجزیره در نهایت اونر� به پادشاه عبدالحمید عثمانی پیشکش میکنه. دخترک میتونه دل پادشاه و برادرزادها� که پادشاه بعدی عثمان� هست رو به دست بیاره و نفوذ زیادی در دربار و سیاست داشته باشه. از اونجایی که باذهنیت کتاب تاریخی خونده بودمش و میترسیدم داستان به همین شکل نامعتبر تو ذهنم حک بشه تصمیم گرفتم سرچ کوچیکی در مورد این داستان بکنم و واقعیتر� بفهمم. دخترکی که سوگلی عبدالحمید بود به نقش دل معروف بود و عدها� از مورخان نژادش رو گرجی تصور میکنن، از اون طرف هم عدها� معتقدن نقش دل همون دخترخاله� ژوزفین همسر ناپلئون بناپارته که واقعا تو دریا اسیر دزدان دریایی شده و سرنوشتش نامعلوم بوده. واقعیت اینه که هر دو داستان قابل باوره اما هیچکدوم قابل استناد نیست به همین خاطر این کتابر� به چشم یه رمان تاریخی میشه خوندش و لذت هم برد. نویسنده� کتاب هم که آقای میشل دوگرس هست پسرخاله� شاهزاده فیلیپ انگلستانه و خودش هم یه شاهزاده� یونانیه که به ادبیات علاقهمند�. هنر ایشون در این بود که داستانر� جوری نوشته که واقعا انگار دفتر خاطراته، بعضی جاها امه دو بوک زیادی از خودش تعریف میکنه، بعضی جاها به نظرش خودش خوبه و بقیه بدن، بعضی جاها هم اشتباهاتشر� توجیه میکنه. همین موضوع باعث میشه داستان برای خواننده قابل پذیرش باشه که آقای دوگرس در این مورد موفق عمل کردن....more
شاید این کتاب از نظر خیلیه� سطحی، تکراری و یا حتی آبکی باشه اما از نظر من قشنگ و کاربردی بود و دوستش داشتم. کاش خانم مقیمی باز هم بنویسن، این بار با شاید این کتاب از نظر خیلیه� سطحی، تکراری و یا حتی آبکی باشه اما از نظر من قشنگ و کاربردی بود و دوستش داشتم. کاش خانم مقیمی باز هم بنویسن، این بار با تمرکز بر یک موضوع و با جزئیات بیشتر تا ما هم بهتر بتونیم درونمونر� بشکافیم و یاد بگیریم. این کتاب تاثیر خوبی بر روی روابط ما با خودمون و اطرافیانمون و همینطور دیدگاه ما نسبت به دنیا، درونمون و انسانه� داره. تو روزایی این کتابر� خوندم که ذهنم درگیر بود و تلنگری که بهم زد حالمر� خیلی بهتر کرد....more
چقدر جالب و غم انگیزه که روزمرگیه� و دلمشغولیها� یه خانم (به خصوص اگه مادر هم باشه) ربطی به زمان و مکان و دین و طبقه اجتماعی و سطح فرهنگی نداره. خط چقدر جالب و غم انگیزه که روزمرگیه� و دلمشغولیها� یه خانم (به خصوص اگه مادر هم باشه) ربطی به زمان و مکان و دین و طبقه اجتماعی و سطح فرهنگی نداره. خط داستانی صاف و یکنواخت بود اما برای منی که خیلی جاها با کلاریس همذا� پنداری میکرد� خستهکنند� نبود. به نظرم وقتشه هر کی از خودش شروع کنه و کلیشهها� اطرافشو کنار بزاره، برای خودش وقت بزاره و ارزش قائل بشه، انقدر وقف اطرافیان نباشه که خودشر� فراموش کنه و اون کاریر� بکنه که خود واقعیش دوست داره و حس خوبی بهش میده. ...more
نوجوون که بودم خیلی رمان میخوندم اکثرا هم ایرانی و همه هم عاشقانه آبکی. از اون دوران که اومدم بیرون یهو به خودم اومدم گفتم چرا وقتمر� با این مزخرفات نوجوون که بودم خیلی رمان میخوندم اکثرا هم ایرانی و همه هم عاشقانه آبکی. از اون دوران که اومدم بیرون یهو به خودم اومدم گفتم چرا وقتمر� با این مزخرفات هدر میدم؟ برم چهارتا کتاب درست درمون بخونم و به خاطر نمونهها� بدی که خونده بودم فکر میکردم نویسندهها� ایرانی ارزش خوندن ندارن و فقط خارجی باید بخونم. سالها� خیلی زیادی گذشت و همچنان به همون روند ادامه دادم و مصمم بودم فقط خارجی بخونم تا اینکه به واسطه� کلاسی مجبور شدم چندتا داستان ایرانی بخونم و نظرمر� در موردشون تو کلاس بگم که یهو فهمیدم چه آثاریر� از خودم دریغ کردم و چقدر بعضی� از ایرانیه� خوب مینویسن! آقای جولایی هم از اون دست نویسندهها� که نظر منر� عوض کرد و اونقدری قلمشونر� دوست داشتم که باز هم در آینده ازشون خواهم خوند. کتاب سوقصد به ذات همایونی تلفیقی از شخصیتها� مشهور در بطن یه موضوع تاریخیه که ایده� جالب و نسبتا جدیدیه و جناب نویسنده هم خیلی خوب از پس این کار براومده بودن. با وجود اینکه داستان سند تاریخی نداره اما اونقدر فضاسازی و همنشینی خوبی داره که همون حسیر� به آدم میده انگار داره کتاب تاریخی میخونه و بسیااار زیاد واقعگرایان� و آگاهانه نوشته شده. در کل برام سرگرم کننده و دوست داشتنی بود و نثری روان و پرکشش داشت....more